تب‌های اولیه

روان جامعه‌ بحران‌زده با دارو درمان می‌شود؟

ارکیده بهروزان

روانپزشکی بدون درک فرهنگی و تاریخی از بستر خود نه تنها قادر به تشخیص علل مشکلات روانی نیست، بلکه می‌توانند مسکوت‌کننده‌ی علل سیاسی و اجتماعی رنج بیماران باشد. آیا واقعا می‌شود افسردگی را بدون درک مسائلی چون فقر، استبداد، نژادپرستی یا زن‌ستیزی مداوا کرد؟

مرگ تدریجی زیر سایه‌‌ مستدام نظام

لورن برلانت

حاکمیت سیاست‌هایی را پیاده می‌کند که از کیفیت زندگی و طول عمر مردم می‌کاهد، اما هرگز مسوولیت وضعیت پیش‌آمده را نمی‌پذیرد. نمی‌توانیم به اوضاع عمومی، شرایط نابسامان محیط کاری و اضطراب‌های روزمره توجه نکنیم و در عوض راجع به ضعف اراده، اشتها، غذا، سیگار، خرید و اعتیاد افراد حرف بزنیم.

روان‌پزشکی در آرژانتین: دوست یا دشمن دیکتاتوری؟

مارکو راموس

جریان‌های سیاسی روانپزشکی در آرژانتین را دو شقه کردند: گروهی از روان‌پزشکان مترقی و رادیکال بیماری روانی را عمدتا حاصل شرایط سیاسی و سرکوب دولت می‌دیدند. گروهی دیگر روانپزشکان محافظه‌کاری بودند که مراکز روانکاوی را به بازداشتگاه تبدیل کردند و بر شکنجه و آزار روانی مخالفان نظارت داشتند

افزایش مشارکت زنان در سیاست به تقویت دموکراسی می‌انجامد

ماگدا هینوخوسا، میکی کول کیتیلسون

«تأثیر میشل باشله ]رئیس جمهور شیلی[ نمادین و فرهنگی بود. سنجش این تأثیر بسیار دشوار اما در عین حال آشکار است: ناگهان دختربچه‌ها فهمیدند که زنان می‌توانند رئیس جمهور شوند. حالا دختربچه‌هایی را می‌بینید که با او هم‌ذات‌پنداری می‌کنند و می‌گویند که می‌خواهند رئیس جمهور شوند. این تغییری چشمگیر در این کشور است.»

سیاست و زبانِ تصویر، اثرِ فرامتن‌ها بر متنِ روایت‌های داستانی

جواد موسوی خوزستانی

در آغاز دهه‌ی ۴۰ خورشیدی، ما ایرانیان با خیزِ بلندِ ایدئولوژیِ بومی‌گرایی و «موج بازگشت» به اصالت‌ گذشته ـ که عمدتاً از تقابل با مدرنیزاسیونِ دولتی (تقابل با «دیگری»)، هویت می‌گرفت ـ روبه‌رو می‌شویم.

معنای مهمان‌نوازی در دنیایی پرتفرقه

پریا بیزیل

همه‌ی ما در ابتدا مهمان‌ایم. موجودات کوچولوی بی‌پناهی هستیم که دیگران باید تمام نیازهایمان را برطرف کنند. موجوداتی، که تا مدت‌ها، نمی‌توانیم جبران مافات کنیم اما معمولاً در زندگی پرستارانمان جا خوش می‌کنیم و برای همیشه در قلب آن‌ها جا می‌گیریم.

‎یارسان‌ها

سوما نگهداری‌نیا

آیینی کهن از قلب کوههای عظیم و صعبالعبور زاگرس که منادیانش به زبان کُردی پیام پروردگارشان را بر پهنهی گیتی پراکندهاند و اصول دین و عباداتشان وام‌گرفته از فرهنگ کُردی است. نامشان «یارسان» است و در انتظار گذار از هزار و یک «دون» شیدایی، سالهاست که سکوت اختیار کردهاند و در خلوت «جمخانه»ها با نوای تنبور در ستایش یار و معبودشان مقام میخوانند.

الهیات سیاسی و سیاست الهی فرجامش کشتار است

در گفتگو با عباس میلانی

چگونه «مذهب رسمی» به عنوان هویت ایرانی، به قانون اساسی در دوران مشروطه، وارد شد در حالی‌که مفاد آن قانون با نگاه به قوانین اروپایی و با هدف ایجاد جامعه‌ای دموکراتیک نوشته شده بود؟ آیا مذهب رسمی مبنایی‌ست برای اعطای امتیاز بیشتر به پیروان آن مذهب و یا حذف و نفی حقوق دیگران؟ آیا حکومتی با قبول اصل «مذهب رسمی»، می‌تواند خود را ملزم به بنای «حکومت دینی» نداند؟