آینده‌ی مشترک

تجربه‌ی یک‌سال گذشته‌ی ما در مواجهه با ویروس عالم‌گیر کرونا چگونه جهان را تغییر خواهد داد؟ چه تاثیری در سیاست، اقتصاد، تجارت، ارتباطات، آموزش، بهداشت و درمان، فرهنگ و هنر، فضاهای شهری، سفر، تولید و مصرف غذا، زندگی فردی، روابط اجتماعی، و همه‌ی جنبه‌های دیگر زندگی ما خواهد داشت؟ صفحه‌ی ویژه‌ی آینده‌ی مشترک به بررسی پیامدهای کرونا برای جهان و آینده ایران می‌پردازد.

موج چهارم جهانی‌شدن

مارک لوینسون

اگر می‌خواستیم جهانی‌شدن را با تصویری نشان دهیم، عکس یک کانتِینر حمل‌ونقل گزینه‌ی خوبی می‌بود. این جعبه‌های فلزی، که پر از کالا هستند و روی عرصه‌ی کشتی‌های بزرگِ اقیانوس‌پیما چیده می‌شوند، معمولاً ۱۲ متر طول و ۲/۵ متر ارتفاع دارند و نماد زمانه‌ای هستند که در آن انبوه کالاها با هزینه‌ای ناچیز از این سو به آن سوی دنیا منتقل می‌شود.

آخرالزمانی در همین نزدیکی: خاورمیانه چاره‌ای جز رویارویی با بحران اقلیمی ندارد

پاتریک وینتور

سرعت گرم شدن خاورمیانه دو برابر دیگر نقاط دنیا است. اگر پیش‌بینی‌های نگران‌کننده‌تر درست از کار دربیاید، مکّه ممکن است دیگر قابل‌ سکونت نباشد، امری که حج را به زیارتی پُرمخاطره‌، و حتی فاجعه‌آمیز، تبدیل خواهد کرد. ممکن است تا پایان این قرن، شهرهای ساحلیِ پرزرق‌وبرق خلیج فارس به علت افزایش سطح آب، زیرِ آب بروند. هنوز نمی‌توان از «اینک آخرالزمان» سخن گفت اما می‌توان از «آخرالزمانی در آینده‌ی نزدیک» حرف زد.

لیبرال بودن به چه معنا است؟

مایکل والزر

آیا لیبرالیسم هم «ایسم»ای مثل دیگر «ایسم‌ها» است؟ به نظرم، زمانی چنین بود. در قرن نوزدهم و نخستین سال‌های قرن بیستم، لیبرالیسم ایدئولوژی جامعی بود: بازار آزاد، تجارت آزاد، آزادی بیان، مرزهای باز، دولت کمینه، فردگرایی شدید، آزادی مدنی، رواداری دینی، حقوق اقلیت‌ها. اما امروز این ایدئولوژی را لیبرتارینیسم می‌خوانند، و اکثر کسانی که خود را لیبرال می‌دانند، دست‌کم همه‌ی این‌ها را نمی‌پذیرند.

سود و زیان‌های ناشی از فروپاشی دیوار برلین

پیتر فردریک متیوز

بسیاری دوست دارند که بدانند بزرگ شدن در آلمان شرقی و تجربه‌ی نابودی جامعه‌ای که جهان‌بینی‌ افراد را شکل داده چگونه است. ارپنبک با دلسوزی و شفقتی که در نوشته‌هایش موج می‌زند، حقایق دوران کودکی‌اش در برلین شرقی را بازآفرینی می‌کند.

برای پیشبرد حقوق بشر، باید از عصب‌شناسی الهام گرفت

دانشگاه براون

قانون حمورابی. ماگنا کارتا. اعلامیه‌ی استقلال. در طول تاریخ بشر، چنین نوشته‌هایی ادعا کرده‌اند که مردم شایسته‌ی آزادی، امنیت و شرافتاند. چرا به‌رغم تفاوت‌های فرهنگی عظیم میان قاره‌ها و تنوع اجتماعی شدید در پهنای هر قاره، مفاهیم بنیادین در این بیانیه‌های حقوق بشر عمدتاً ثابت باقی مانده‌اند؟ به گفته‌ی دو نفر از دانشمندان دانشگاه براون، علت این است که همه‌ی انسان‌ها از نظر نظام عصبی به یکدیگر شباهت دارند.

رویارویی ناسیونالیسم و جهانی‌شدن

جرِمی آدِلمن

سخت می‌توان به یاد آورد که یک نسل قبل، صاحب‌نظران، بانک‌داران و پژوهش‌گران هم‌صدا با هم ملیت را منقضی خواندند. جریان سرمایه، ایده‌ها و کالاها عصری جهانی را آغاز کرده بود که تمثیل‌های نو و روایتی تازه درباره‌ی جهانی‌شدن و نقل و انتقال و گردش منابع را در بر داشت. اکنون وعده‌ی جهانی‌شدن و داستان مرتبط با آن نخ‌نما به نظر می‌رسند. ملیت‌ دوباره بازگشته است. 

گذشته را باید جبران کرد یا بر آن حسرت آورد؟

آرنون گرونبرگ

اینکه گذشته را مایه‌ی شرم و عذاب وجدان بدانیم یا مایه‌ی تسلی و حسرت، همیشه به استنباط‌ ما از گذشته و عزم و اراده‌ی ما در این کار بستگی دارد، لااقل به این علت که آنچه امروز هویت گروهی خوانده می‌شود در اصل چیزی نیست جز مجموعه‌ای از استنباط‌ها از گذشته، همراه با مقداری مناسک و آداب و رسوم و داستان‌.