تاریخ انتشار: 
1401/04/07

مروری بر تاریخچه‌ی عکاسی از اقلیت‌های جنسی و جنسیتی

نهال تابش ــ مهدی شبانی

عکاسی از زمان پیدایش تا امروز به موضوعات بسیار مختلفی پرداخته است و از عکس برای بازنمایی یا قلب حقیقت، برای ارائه‌ی جهان آن‌طور که به نظر می‌رسد یا آن‌طور که ما می‌خواهیم، استفاده کرده‌اند. در عکاسی اقلیت‌های جنسی و جنسیتی، لنزِ عکاسی دریچه‌ای به مستندسازیِ جهان و تجربیات آنها بوده، و از لحظات سرنوشت‌ساز جنبش‌های حقوق اقلیت‌های جنسی و جنسیتی تا کوچک‌ترین جزئیات زندگی شخصی این افراد را ثبت و به تصویر کشیده است. تصاویری که در ابتدا بعضاً مستور و نمادین بودند و بعدها به تصاویری واقعی‌تر از افرادی تبدیل شدند که برخی گرایش‌شان را اعلام کردند و برخی هرگز از «پرده» بیرون نیامدند.

اما بازنمود رسانه‌ای جامعه‌ی اقلیت‌های جنسی و جنسیتی هرگز به اندازه‌ی امروز چشمگیر نبوده است. تا پیش از دهه‌ی ۱۹۹۰ اقلیت‌های جنسی و جنسیتی را در رسانه‌های عمومی، و به‌ویژه تلویزیون، نمی‌دیدیم. اکنون عکاسان اقلیت‌های جنسی و جنسیتی این امکان را برای ما فراهم کرده‌اند تا از میان تصاویر به زندگی روزمره‌ی این افراد نزدیک شویم. آنان به ما اجازه داده‌اند تا در رسانه‌ها «خود» را منعکس کنیم. قدرت بسیار زیادی که در بازتابِ «خود» وجود دارد نه تنها به ما اجازه می‌دهد که تنوع و تفاوت‌های ظریف را در افراد ببینیم، بلکه الگوهایی از امید به آینده‌ را نیز در اختیارمان می‌گذارد.

تاریخچه

تا اواخر قرن نوزدهم، اقلیت‌های جنسی و جنسیتی هرگز آشکارا در عکسی ثبت نمی‌شدند و روابط همجنس‌ها عمدتاً به شکل رفاقت‌های سرشار از محبتی که «چیزی جز دوستی نبود» به تصویر کشیده می‌شد. با این حال، هنرمندان توانستند با استفاده از سبک یونانی-رومی‌ رایج در قرن نوزدهم، عکس‌هایی از هم‌جنس‌کامگی را به تصویر بکشند. ویلهلم فون گلودن یکی از اولین عکاسانی بود که با استفاده از این روش، در آغاز قرن بیستم تصویر مردی برهنه‌ را ثبت کرد. در اواخر قرن بیستم اما تصاویر زیادی ثبت شد که بیانگر شکلی از عدم انطباق افراد با جنسیتشان بود.

ماری هوگ و بولت برگ، شریک زندگی‌اش، در کارهای استودیویی‌شان با انتخاب لباس‌ها و شخصیت‌های مردانه‌‌ای که برگزیدند، هنجارهای جنسی و جنسیتی را زیر پا گذاشتند. با وجود این، این عکس‌ها تا زمان زنده بودن‌ آنها هرگز منتشر نشد و به نمایش در نیامد. این تصاویر بخشی از مجموعه‌ای از عکس‌های خصوصی بود که رابطه‌ی آنها را ثبت می‌کرد و برخی از منتقدان معتقدند که این عکس‌ها هرگز برای نمایش عمومی در نظر گرفته نشده بودند.

در زمانی که پرتره‌های مردان همجنس‌گرا فقط نشانه‌ای از دوستی تعبیر می‌شد، عکس‌های اسکار وایلد و معشوقه‌اش، لرد آلفرد داگلاس،‌ جسورانه بود. بعدها «گروه بلومزبری» شبکه‌ای متقاطع و درهم‌پیچیده با انواع مختلفی از روابط ‌جنسی داشتند. لیتون استراچی، نویسنده و منتقد ادبی، آشکارا همجنس‌گرا بود اما با دورا کرینگتون، نقاش دوجنس‌گرا، و همچنین با همسر دورا، رالف پارتریج، رابطه‌ای طولانی داشت. عکس‌های این گروه بخشی از میراث چشمگیری‌ است که نوشته‌ها، نقاشی‌ها، طراحی‌ها و خانه‌ای با طراحی داخلی چشمگیر را دربرمی‌گیرد.

دوران بین جنگ‌های جهانی اول و دوم، زمان سست شدن ارزش‌های اخلاقیِ سنتی جامعه بود. این دوران برای اقلیت‌های جنسی و جنسیتی امکاناتی برای حضور آشکار، دست‌کم در محافل هنری، فراهم کرد. بسیاری از عکاسانِ اقلیت‌های جنسی و جنسیتیِ شناخته‌شده در این دوران کار کرده‌اند. لی میلر، جورج پلات لاینز، ژان کوکتو، سیسیل بیتون، جورج هوینینگن-هوینه، برنیس ابوت، هرست پی هرست و کلود کاهون عکاسانی بودند که یا آشکارا اقلیت‌ جنسی و جنسیتی بودند یا روابطی نامتعارف داشتند. هنر این افراد نیز یا محتوایی مرتبط با اقلیت‌های جنسی و جنسیتی داشت یا به روابط اقلیت‌های جنسی و جنسیتی می‌پرداخت.

پس از جنگ جهانی دوم و بعد از قتل سیستماتیک اقلیت‌های جنسی و جنسیتی در زمان اشغال اروپا به دست نازی‌ها، اقلیت‌های جنسی و جنسیتی در پی آزادی و برابری در جامعه برآمدند. از سوی دیگر، همزمان با توسعه‌ی فناوری و شکوفایی هنر مدرن، بعضی از عکاسان از مرزهای اجتماعی فراتر رفتند. برای مثال، پرتره‌های پیشگامانه‌ی دایان آربوس از گروه‌های به‌حاشیه‌رانده‌شده، از جمله تراجنسیتی‌ها و همجنس‌گرایان، نگاهی تازه و فارغ از قضاوت به زندگی‌ و تجربیات زیرزمینیِ اقلیت‌های جنسی و جنسیتی بود. بسیاری از عکاسان مجالس مبدل‌پوشی و اجراهای اقلیت‌های جنسی و جنسیتی را ثبت کردند، آثاری که به‌عنوان بخشی از تاریخ بصری اقلیت‌های جنسی و جنسیتی ارزش چشمگیری دارد.

تحول بزرگ

در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ همزمان با تحولات سیاسی-اجتماعی و فعالیت‌های حقوق مدنی، جوامع اقلیت‌های جنسی در سراسر ایالات متحده برای دیده شدن و تغییر متحد ‌شدند. رویدادهایی مانند شورش‌های «استون‌وال» در سال ۱۹۶۹ که به طغیان فعالان اقلیت‌های جنسی و جنسیتی علیه‌ تبعیض در شهر نیویورک انجامید، با گرد هم آوردن نسلی از جوانان زیر پرچم «افتخار»، به‌شدت به تقویت این جنبش کمک کرد. در این میان عکاسان خبری همچون فرد دبلیو مک دار، کی توبین لاهوسن و دایانا دیویس با تصاویری تأثیرگذار و بحث‌برانگیز درباره‌ی این جنبش پیشگامانه اطلاع‌رسانی کردند.

در زمان شیوع ایدز در دهه‌ی ۱۹۸۰ که قربانیان فراوانی از جامعه‌ی اقلیت‌های جنسی و جنسیتی گرفت، عکاسی ابزاری قدرتمند برای مبارزه با بحران بود. دیوید ویناروویچ، یکی از برجسته‌ترین هنرمندان آن دوره که نقاش، عکاس و فعال حقوق مبتلایان به ایدز بود،‌ در آثارش به تمایل به همجنس، بحران ایدز، آزار و اذیت اقلیت‌های جنسی و امتناع دولتِ آمریکا از اعتراف به وجود آنها می‌پرداخت.

حالا و با گذشت نزدیک به چهل سال از جرم‌زدایی از همجنس‌گرایی در نیویورک و پس از نیم قرن از جرم‌زدایی از همجنس‌گرایی در بریتانیا، نسل جدیدی از هنرمندان با پیروی از همکاران  خود، مسائل جامعه را به شیوه‌ای امروزی‌تر به تصویر می‌کشند. لوری توبی ادیسون، کاترین اوپی، آدی نس، موماز کریمجس، کلوئی اتکینز و … این سنت را ادامه داده‌اند.

آثار هنری با کاوش در خود، تغییر جنسیت، واکنش‌های سیاسی، مشکلات جوانان، کلیشه‌ها و در عین حال زوج‌ها و خانواده‌ها، غرور و افتخار و مهمانی‌ها، در پی ترویج رواداری و احترام‌اند. اکنون اقلیت‌های جنسی و جنسیتی با مشکلات بسیار کمتری نسبت به بیست سال قبل مواجه‌اند، و بی‌تردید میراث هنری به تثبیت هویت آنها کمک کرده و عکاسی نقش مهمی در این روند داشته است.