راههای متعددی برای توضیح علت محبوبیت اردوغان در بین مردم ترکیه وجود دارد. از شکوفایی اقتصادی کشور در دوران او گرفته تا احساس قربانی بودن خودش و طرفداران سنتیاش. اما چهرهی کاریزماتیک و حتی قهرمانگون او نیز در به قدرت رسیدنش به عنوان رئیس جمهور ترکیه نقش دارد: اردوغان خود را حامی ستمدیدگان در برابر ستمگران معرفی میکند.
یک قرن است که دولت ترکیه «هویت ملی» قاطعی را بر شهروندانش تحمیل کرده است، هویتی که قومیت را نادیده میگیرد و به ترکِ «خالص» بودن ارزش میگذارد. اما ترکها تنوع قومیتی خود را درک کردهاند، و ایدهی «پاکی نژادی» که دولت آن را ساخته و تحمیل کرده بود، در حال فروپاشی است.
یک قرن است که دولت ترکیه «هویت ملی» قاطعی را بر شهروندانش تحمیل کرده است، هویتی که قومیت را نادیده میگیرد و به ترکِ «خالص» بودن ارزش میگذارد. اما ترکها تنوع قومیتی خود را درک کردهاند، و ایدهی «پاکی نژادی» که دولت آن را ساخته و تحمیل کرده بود، در حال فروپاشی است.
بیش از پنجاه سال پیش، در سال ۱۹۶۶، آنتونی والاس، مردمشناس برجستهی کانادایی، با اطمینانِ کامل پیشبینی کرده بود که با پیشرفت علم، دین در جهان نابود میشود. او گفته بود: «با گسترش علم و کفایتِ آن برای مردم دنیا، اعتقاد به نیروهای ماورای طبیعی در سراسر جهان محکوم به نابودی خواهد بود.»
موضع مصطفی کمال آتاتورک، بنیانگذار ترکیهی مدرن، دربارهی نسلکشی ارامنه از موضوعات به شدت بحثانگیز است. بررسی آثار آتاتورک نشان میدهد که، اگرچه او این فاجعه را «عملی شرمآور» شمرده، با مطرح کردن خشونت ارامنه با ترکها به عنوان سیاست نابودسازی و توحشی منحصر به فرد در تاریخ، در صدد کماهمیت جلوه دادن آن نسلکشی است.
چرا حکومت ترکیه نسلکشی ارامنه را انکار میکند؟ آیا این حکومت توانسته حافظهی اجتماعی و فرهنگیِ عاملان، شاهدان و قربانیان این نسلکشی را بزداید؟ انکار و هویت چه رابطهای با یکدیگر دارند؟