وقتی هم که با آقای خمینی مصاحبه کردم، پای تلفن که مصاحبه را برای سردبیرمان، رحمان هاتفی (که سال ۶۰ زیرشکنجه در زندان کشته شد) و شوهرم که عضو شورای سردبیری کیهان بود خواندم، تمام مدت گریه میکردم و دربارهی خمینی به آنها گفتم که یک کسی با انتقام و نفرت به ایران میآید.
بیم من اما این بود که چون خمینی به عنوان رهبر این انقلاب، انسانی مذهبی بود، رژیم جدید هم رژیمی مذهبی باشد و آزادیها محدود شود. به خصوص نگران محدودیت آزادی زنان بودم. ولی از طرفی هم فکر میکردم با وجود اینکه خمینی یک فرد مذهبی است، حرفهایش چنان نیست که برای زنان گرفتاری درست کند.
۱۲۸۶ قانون اساسی مشروطه، زنان را در ردیف دیوانگان، مجرمان و کودکان قرار میدهد و آنها را از حق رأی محروم میکند.
۱۲۹۰ محمدتقی وکیلالرعایا، نمایندهی همدان در مجلس دوم، خواستار حق رأی برای زنان شد، اما باقی نمایندگان مجلس با آن مخالفت کردند.
با سقوط حکومت محمدرضاه شاه در سال ۱۳۵۷ جنبش زنان در ایران به تمامی تغییر شکل داد. گروههای زنان فعال در دوران پهلوی که اکثریتشان عضو «سازمان زنان» بودند، فعالیتشان را متوقف کردند و گروههای جدیدی که اعضایشان دیدگاه و پیشینهای متفاوت از انجمنهای پیشین داشتند، اعلام موجودیت کردند.
پس از سقوط حکومت پهلوی در بهمن ۱۳۵۷، هنوز تب انقلاب در جان مردم بود که زنان با شوک از دست رفتن بسیاری از حقوقی که طی هفت دههی پیش کسب کرده بودند، مواجه شدند. در چنین شرایطی، جنبش زنان چه کرد و آیا توانست دربرابر حملات پیاپی حکومت جدید، دیواری برای محافظت از حقوق زنان بسازد؟
علیاصغر حاج سید جوادی، که دیروز به سن ۹۴ سالگی در پاریس درگذشت، روزنامهنگار و از مخالفان سرشناس حکومت پهلوی بود که در سالهای پیش از انقلاب نامههای سرگشاده و مقالاتی تند علیه حکومت نوشت. در آغاز انقلاب و حکومت جمهوری اسلامی طرفدار آقای خمینی بود و از اعدامهای اوایل انقلاب هم دفاع میکرد، اما دیری نگذشت که مخالف جمهوری اسلامی شد و به فرانسه رفت. این نامهی او که در همان زمان خطاب به آیتالله خمینی نوشته شده است نمونهی گویایی...