دیدگاههای زوالگرایانه ویژگیهای مشترکی دارند. آنها در دورههای آشوب و عدم اطمینان، خریداران بیشتری دارند. آنها همچنین از این گرایش مشترک برخوردارند که فکر میکنند احتراز از حلقههای آتش جهنم تنها از طریق نوعی رنج بزرگ یا یک شخصیت کاریزماتیک بزرگ امکانپذیر است.
کتاب آتن، سیمای شهری در عصر زرّیناش، زندگینامهی شهری است که مهد دموکراسی و زادگاه فلسفه به شمار میرود. مایر، تاریخنگار آلمانی و استاد بازنشستهی دانشگاه مونیخ، در مقام یکی از سرآمدانِ معاصر تاریخنگاریِ تاریخ باستان، زندگی حرفهای را در دلمشغولی به مسئلهی دموکراسی و سیاست گذراند و با همین انگیزه در این کتاب به سراغ سرچشمههای یونانی و رومی آن رفت.
واتسلاو هاول در جمعبندی تجربهی خود گفت که برای شناسایی مسیرِ آینده باید بدانیم که اکنون مردم چه آوازهایی میخوانند؛ اما بی درنگ افزود که مشکل این است که نمیدانیم مردم سال آینده چه آوازهایی خواهند خواند، چه رسد به سالِ بعد از آن...
تاریخ جهانی واقعاً چیست؟ از تاریخ جهانی چه انتظاری باید داشت؟ فرجامشناسی از مدافتاده است اما کسانی که خود را مورخ «جهانی» میخوانند اغلب جهانیشدن فزاینده و تشدیدشونده را مضمون اصلی تاریخ جهانی میدانند... خطر تاریخ جهانی این است که ممکن است به درک ناقص و سرگردانیِ محض بینجامد. ممکن است...
نه تنها زبانِ اسلام بلکه خود این دین احتمالاً در سال ۱۴۹۲ به آمریکا رسید، یعنی ۲۰ سال قبل از آن که مارتین لوتر نظریات خود را با میخ بر درِ کلیسا کوبید و اصلاحات پروتستان را آغاز کرد.
این روزها تاریخ حال و روز خوبی ندارد. ظاهراً نسل ما در این شکاکیت با هگل، فیسلوف آلمانی، همداستان است که تنها درسی که تاریخ به ما میآموزد این است که هیچگاه کسی از تاریخی چیزی نیاموخته است. بسیاری با این گفتهی هنری فورد، بازرگان آمریکایی، همدلاند که تاریخ تقریباً حرف مفت است. با این حال، هگل استدلال میکرد که هر چند همواره با امور ظاهراً بیسابقه مواجهایم اما تاریخ واقعاً سرنخهایی دربارهی غایات نهاییمان در اختیار ما میگذارد.