به منظور تأمین زمین لازم برای «طرح ملی مسکن» به تازگی قراردادی بین وزارتخانههای «راه و شهرسازی» و «جهاد کشاورزی» منعقد شده است که در آن، وزارتِ راه و شهرسازی به همتایان خود پیشنهاد مشارکت در ساخت و ساز داده است، به این ترتیب که زمینهای «مازاد» تحت کنترل خود را به وزارت راه و شهرسازی «اهدا»، و در قبال آن معادل با ۵۰ درصد از مساحت اهدایی، واحد مسکونی برای کارمندان و منسوبین خود دریافت خواهند کرد.
در حالی که شمار تلفات ناشی از ابتلا به ویروس کرونا همچنان رو به افزایش است، دارند سعی میکنند هر چه سریعتر آیندهای را برایمان رقم بزنند که بسیار بیش از گذشته متکی به فناوری است. انزوای جسمانیِ هفتههای گذشته را نه ضرورتی تلخ برای حفظ جان آدمها بلکه آزمایشگاهی برای ترسیم آیندهای ماندگار و پرسود میپندارند، آیندهای که در آن به لطف فناوری دیگر خبری از تماس و ارتباط جسمانی نیست.
عضویت در اتحادیهها از مدتی قبل پیوسته رو به کاهش بوده است. در آمریکا، عضویت در اتحادیهها در سال ۱۹۵۴ به اوج رسید: در آن سال، ۳۴/۸ درصد از کارکنان حقوقبگیر (۲۸/۳ درصد از کل کارکنان) عضو اتحادیه بودند. اما این رقم در سال ۲۰۱۹ به ۱۰/۳ درصد از کارکنان حقوقبگیر (و کمی کمتر برای کل کارکنان) تنزل یافته بود ــ پایینترین میزان در بیش از ۷۵ سال.
نسل جوانتر امروز دیگر نمیپذیرد که شرکتها به بهای کاهش رفاه و آسایش اجتماعی و فجایع زیستمحیطی به دنبال افزایش سود و بهرهوری باشند. میدانیم که اقتصاد بازار آزاد برای توسعهی بلندمدت و پیشرفت اجتماعی ضروری است. نباید نظام دیگری را جایگزین آن کنیم. اما سرمایهداری در ظاهر فعلی خود به انتهای خط رسیده است. و در صورتی که از درون اصلاح نشود، پابرجا نخواهد ماند.
تمام جنبشهای انقلابی و جنبشهای آزادیبخش ملی مدعی خلقِ زن و مردی نویناند. شهروند فرانسوی مظهر نوین بودن انقلاب فرانسه بود. انسان نوین شوروی یک کارگر بود و کمی بعد، کارگری شد که از فرط کار از دیگر کارگران پیشی میگرفت. الجزایری نوینِ مورد نظر فرانتس فانون جنگجویی بود که بعدها جای خود را به یک تروریست داد. پس از قرنها که یهودیان از زمین بیبهره مانده بودند، یهودی نوین، یک کشاورز مهاجر بود.
بیایید دیگر خود را گول نزنیم: اکثر سرمایهگذاران وقتی به حالِ خود رها شوند، نه به کرامت کارکنان اهمیت خواهند داد و نه در مبارزه با فاجعهی زیستمحیطی پیشگام خواهند شد. گزینهی دیگری وجود دارد: شرکتها را دموکراتیک کنیم؛ کار را کالا نپنداریم؛ انسانها را منبع نشماریم.