در راستای کمپین «ایران بدون نفرت» و در گفتگو با دکتر عباس میلانی، که از شرکتگنندگانِ در این کمپین نیز بوده است از عملکرد روشنفکران ایرانی و مسئولیت اجتماعی آنها در رویارویی با آزار بهائیان و تبعیض علیه آنها و دیگر اقلیتها و دگراندیشان پرسیدهایم.
سید یعقوب انوار پس از واقعهی به توپ بستن مجلس، به دستور محمدعلی شاه بازداشت شد و به همراه ملکالمتکلمین و جهانگیر خان صور اسرافیل در باغشاه به غل و زنجیر کشیده شد. آن دو نفر کشته شدند اما سید یعقوب انوار پس از ۹۰ روز شکنجه از زندان رها شد.
اسلام یک دعوت است و بس. و نبی اسلام هم در قلمرو دین جز این نکرد. درست است که محمد در مدینه برخی قضاوتها و حکمهای سیاسی و قضایی و اجتماعی صادر کرده ولی آن هم برآمده از ضرورت امارت و فرمانروایی وی بوده است و نه لزوماً به مقتضای دیانت و دعوت دینیاش.
سانسور در تاریخ همهی کشورها وجود داشته اما کشورهای پیشرفته تلاش کردهاند تا از این تاریخ عبور کنند. مثل کشورهای اروپایی که در دوران قرون وسطی کلیسا بر آنها حاکمیت داشت و سانسور هم به حدی وجود داشت که حتی فردی مثل گالیله به دلیل بیان نظریات علمیاش محاکمه شد.
چگونه «مذهب رسمی» به عنوان هویت ایرانی، به قانون اساسی در دوران مشروطه، وارد شد در حالیکه مفاد آن قانون با نگاه به قوانین اروپایی و با هدف ایجاد جامعهای دموکراتیک نوشته شده بود؟ آیا مذهب رسمی مبناییست برای اعطای امتیاز بیشتر به پیروان آن مذهب و یا حذف و نفی حقوق دیگران؟ آیا حکومتی با قبول اصل «مذهب رسمی»، میتواند خود را ملزم به بنای «حکومت دینی» نداند؟
کتاب جدید اصغر شیرازی با عنوان ایرانیت، ملیت، قومیت افزودهای چشمگیر و بهنگام به انبوه آثار مرتبط با این مباحث است و از نظر عمق و گستردگی، رعایت انصاف، و توجه دقیق به زمینهی تاریخیِ مربوط به ایدههای تحت بررسی از سایر آثار متأخر پیشی میگیرد.