بهرغم خاموشی زودهنگام کومیتاس و دست شستن از ساخت و اجرای موسیقی در پی نسلکشی ارامنه، او پدر موسیقی ارمنی به شمار میرود. کنسرواتوار موسیقی ایروان را به اسم او «کومیتاس» نامیدهاند. آرامگاه او نیز در همین شهر است و از آن با عنوان «پانتئون کومیتاس» یاد میکنند. هرچند نقش و تأثیر او به صورت خاص در موسیقی ارامنه و به صورت عام در موسیقی شرق میتوانست بسیار گستردهتر باشد، اما جایگاه او در میان ارمنیها همتراز یوهان سباستیان باخ در آلمان یا جوزپه وردی در ایتالیا است.
کمی دورتر از ردیف مغازههای پر زرقوبرق محلهی «نیشانتاشی» در شهر استانبول، در خیابان اصلی میان یک مغازهی عینکفروشی و مغازهای که کیف و چمدان ارزان میفروشد، پلاک سیاهی، با حاشیهی طلایی رنگ بر سنگفرش خیابان نقش بسته است: «هرانت دینک در ۱۹ ژانویهی ۲۰۰۷، ساعت ۱۵:۰۵ در اینجا کشته شد.»
در ابتدای جنگ جهانی اول، حدود دو میلیون ارمنی در امپراتوری عثمانی میزیستند. در پایان جنگ، تنها اندکی از آنها باقی مانده بودند. این مقاله با مرور نسلکشی ارامنه نشان میدهد که این نسلکشی نه پدیدهای واحد بلکه فرایندی چندبعدی بود.
چرا حکومت ترکیه نسلکشی ارامنه را انکار میکند؟ آیا این حکومت توانسته حافظهی اجتماعی و فرهنگیِ عاملان، شاهدان و قربانیان این نسلکشی را بزداید؟ انکار و هویت چه رابطهای با یکدیگر دارند؟
هدف هیتلر از اشاره به نسلکشی ارامنه پیش از حمله به لهستان چه بود؟ چرا هیتلر آتاتورک را میستود؟ چه شباهتهایی میان روشهای عثمانیها و نازیها میتوان یافت؟
نویسنده موضوعِ نسلکشی ارامنه را از زوایای مختلف در زمینهای تاریخی تحلیل میکند و ضمن بررسیِ تغییرات تاریخی در مفهوم نسلکشی و هنجارهای بینالمللی به موضع دولت ترکیه در گذر زمان در برابر این واقعه میپردازد.