۲۷ ژانویهی ۱۹۴۵ اردوگاه کار اجباری آشویتس به دست ارتش سرخ آزاد شد. پنجاه سال بعد، آلمان روز آزادی این اردوگاه را به نام روز یادبود هولوکاست نامگذاری کرد. این بخشی از رویاروییِ آلمان با گذشتهی تاریک خود بود. ۷۵ سال بعد آلمان چگونه هولوکاست را به یاد میآورد؟ سپهر عاطفی در روز جهانی یادبود هولوکاست، به چند یادوارهی هولوکاست در برلین نگاهی انداخته است.
در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ به فکرمان هم خطور نمیکرد که به آلمان سفر کنیم. پدر و مادرم جزو آدمهایی بودند که نمیخواستند اتومبیل ساخت آلمان بخرند و اعلام کرده بودند هرگز پا در آلمان نمیگذارند. نظر مادرم این بود که: «نباید یک شاهی بهشان داد».
وقتی دوستان آلمانی سوزان نایمَن فهمیدند که او سرگرم نگارش کتابی با عنوان درس گرفتن از آلمانیها است، خندیدند. «آنها به من گفتند: نمیتوانی کتابی با این عنوان منتشر کنی. هیچ چیزی از آلمانیها نمیتوان یاد گرفت؛ ما خیلی دیر به فکر جبران مافات افتادیم و چندان کاری هم نکردیم.»
نوئِمی لوپیان، معلم ۵۲ سالهی هولوکاست، در مونیخ و منچستر بزرگ شد و هر چند والدینش در هولوکاست بودند به ندرت از آن حرف میزد. مادر فرانسویاش، رِنه، در ۱۰ سالگی به زور اسلحه توسط گشتاپو بازجویی و در زندان پَکس در آنِمَس، در مرز میان فرانسه و سوئیس، زندانی شد.
«چه کسی تاریخِ ما را خواهد نوشت؟» به دوراندیشی و ازخودگذشتگیِ چشمگیر در بحبوحهی هول و هراسی باورنکردنی میپردازد. این فیلم، داستان گروه کوچکی از یهودیان گتوی ورشو را روایت میکند که با عزمی جزم در پی حفظ شواهد و مدارکی برآمدند که اوضاع زندگی یهودیان و رفتار نازیها با ایشان را نشان میداد.
در ماه دسامبر برای شرکت در سمیناری با حضور گروهی از مورخان اروپایی به مینسک رفتم. در چند مایلی پایتخت بلاروس از محل ارتکاب بعضی از بدترین جنایتهای قرن بیستم به دست نازیها و پلیس مخفی استالین دیدار کردیم. در این چند روز، با برخی از جوانان بلاروسی نیز صحبت کردم، جوانانی که مرا به آیندهی اروپای واقعاً متحد امیدوار کردند.