ما جنگ را تجربه کردهایم، پس عاقبت تمام میشود. ما تنهایی را از سر گذراندهایم، پس آدم به هر حال تحمل میکند. ما ستم دیدهایم پس به هرحال انسان تاب میآورد. خیر! همیشه این طور نیست. گاهی یکی فریدون میشود و مجالی نخواهد داشت برای تاب آوردن.
زهرا تنها دختر دیپلمه در سراسر روستای ۲۵۰ نفرهی نشکاش از توابع شهرستان مریوان است. پنج شش نفری از دختران این روستای پنجاه خانواری، در سطح ابتدایی درس خواندهاند، و بقیهی دختران روستا، با همهی هوش و ذکاوتی که دارند، بی آن که حرفهای آموخته یا آموزش دیده باشند، خانهنشین شدهاند. کارشان تحمل فقر، خانهداری، فرزندآوری، و کمک به مردان خانواده برای گذران زندگی است.
مقابل چشمان خوشحال، حیرتزده، سرشار از تعصب، یا کورشده از تنفرِ ما مردمِ غیرکوردِ اهل ایران، هزاران کورد به خیابانهای سنندج و بانه و سقز و مریوان آمدند تا شادی خود را از برگزاری همهپرسی استقلال کردستان عراق در کنار یکدیگر جشن بگیرند. تصاویر این جشن بزرگ خیابانی نه انکارشدنی است و نه به امور دیگر ربط دارد.
این مقاله با توجه به بحثهایی که بر سر همهپرسی استقلال کردستان عراق مطرح شده است به «حق تعیین سرنوشت» و مسائل مرتبط با آن، از دیدگاه حقوقی و حقوق بشری، میپردازد.
این مقاله با توجه به بحثهایی که بر سر همهپرسی استقلال کردستان عراق مطرح شده است به «حق تعیین سرنوشت» و مسائل مرتبط با آن، از دیدگاه حقوقی و حقوق بشری، میپردازد.