نگاهی به زندگی «ارمنی‌های پنهان» در ترکیه

نهال تابش

زوج مسلمانی که ۲۶ سال از ازدواجشان می‌گذرد، میشنوند که کلیسای ارامنه در دیار بکر بازگشایی شده است. زن به شوهر اعتراف میکند که ارمنیتبار است، شوهر با تعجب به او نگاه می‌کند و می‌گوید: «واقعاً؟ من هم همینطور!»

چهل خواننده‌ی زن ایرانی زیر چهل سال؛ بخش پنجم

امید احسانی ــ شبنم طلوعی

پادکست «چهل خواننده‌ی زن ایرانیِ زیر چهل سال» مجموعه‌ای‌ست با پژوهش و نویسندگی امید احسانی و روایت شبنم طلوعی درباره‌ی تعدادی از خوانندگان زن ایرانی که در دو دهه‌ی اخیر مطرح شدند. خوانندگانی که یا هم‌چنان داخل ایرانند و یا فعالیتشان را از داخل ایران آغاز کرده‌اند.

حضور پررنگ کافکا در ادبیات داستانی ایران

سیروس علی‌نژاد

بختِ کافکا بلند بوده است که در ایران به وسیله‌ی مشهورترین نویسنده‌ی ما، صادق هدایت، به خوانندگان معرفی شد، و بخت ما، خوانندگان فارسی‌زبان، بلند بوده است که از طریق هدایت با کافکا آشنا شدیم.

قطارهای بی‌مقصد، مهاجران فقر

نثار تاج

نام قطاری که مهاجران آمریکای مرکزی و لاتین را به مرزهای ایالات متحده‌ی آمریکا می‌رساند «لا بستیا» یا «قطار مرگ» است.

جامعه‌ی عادلانه چه مشخصاتی دارد؟

دنیل چندلر

گرچه بسیاری از مردم اسمِ رالز را نشنیده‌اند اما نظراتش انقلابی در فلسفه‌ی سیاسی به راه انداخته و شاید تنها اندیشمند یک‌صد سالِ اخیر است که همه به جایگاه او در کانون اندیشه‌ی سیاسیِ غرب، در کنار کسانی مثل افلاطون، تامس هابز، آدام اسمیت و کارل مارکس، اقرار می‌کنند.

محمد بهمن‌بیگی، آموزگار عشایر

پرویز نیکنام

محمد بهمن‌بیگی در کتاب بخارای من، ایل من کودکی‌اش را این طور تعریف می‌کند و می‌گوید که «از شنیدن اسم شهر قند در دلم آب می‌شد و زمانی که پدرم و سپس مادرم را به تهران تبعید کردند تنها فرد خانواده که خوشحال و شادمان بود، من بودم.»

از لوله‌‌ی هر تفنگی میخک نمی‌روید

آرش جودکی

۲۵ آوریل، روز پیروزیِ «انقلاب میخک‌ها» را امسال در پرتغال، به مناسبت پنجاهمین سالگردش، باشکوه‌تر جشن گرفتند. این انقلاب در واقع کودتایی نظامی بود، اما بی‌خشونت و بی‌خون‌ریزی که به ۴۸ سال دیکتاتوری پایان داد.

اقلیم اندوه

مارچلو دی چینتیو

«شما نمی‌توانید در مورد نویسندگانِ فلسطینی میان امر عمومی و خصوصی تفاوت قائل شوید. من مجبور به ترک کشورم شدم. در تبعید رنج کشیدم. از سیاست دور بودیم اما چطور می‌توانیم سیاست را از شعرمان جدا کنیم؟»

لحظه‌ای دور از چشم طالب

آلما بیگم

در این سرزمینِ جنگ و خوف هیچ‌کسی به اندازه‌ی زنان به زندگی وفادار نبوده است، هرچند زیر هزاران مشکل و موانع قامتشان له شده است.

چند گفتار: مجلس مؤسسان، قانون اساسی و فلسفه‌اش، انقلاب را با انقلاب باید شست، اعتراض و انقلاب

چنگیز پهلوان

اکنون می‌خواهم رویکردی متفاوت به موضوع قانون اساسی بپرورانم و، درضمن، بر اهمیت مجلس مؤسسان، خاصه مجلس مؤسسانی انقلابی، تأکید بگذارم. ایران تاکنون دارای دو قانون اساسی بوده است: یکی قانون اساسی مشروطیت است و دیگری قانون اساسی جمهوری اسلامی. این هر دو قانون بستری خاص داشته‌اند که به‌طورکلی تحت‌تأثیر انقلاب دوران خود قرار داشته‌اند.

چهل خواننده‌ی زن ایرانی زیر چهل سال؛ بخش چهارم

امید احسانی ــ شبنم طلوعی

پادکست «چهل خواننده‌ی زن ایرانیِ زیر چهل سال» مجموعه‌ای‌ست با پژوهش و نویسندگی امید احسانی و روایت شبنم طلوعی درباره‌ی تعدادی از خوانندگان زن ایرانی که در دو دهه‌ی اخیر مطرح شدند. خوانندگانی که یا هم‌چنان داخل ایرانند و یا فعالیتشان را از داخل ایران آغاز کرده‌اند.

 

زنان و تغییر قانون

دبیر مجموعه: سحر مرانلو

برابری جنسیتی در پیشگاه قانون یعنی چه؟ چه درس‌هایی از مطالعه‌ی تاریخ تغییر قانون به‌ویژه در حوزه‌ی حقوق زنان می‌توانیم بگیریم؟ مدافعان حقوق زنان چه رویکردهایی را برای اصلاح قوانین تبعیض‌آمیز و جنسیت‌زده به کار گرفته‌اند؟ چه نوع استدلال‌ها و مناظرات حقوقی حول خواست تغییر و اصلاح قانون شکل گرفت؟ مدافعان حقوق زنان چگونه توانستند برخی دولت‌ها را موظف کنند که در مسائلی همچون ازدواج، طلاق، آزار و تجاوز جنسی، خشونت خانگی و حق بر بدن قوانینی برای حمایت از زنان تصویب کنند؟ این قوانین در چه مواردی اجرا می‌شوند و در چه هنگام مجریان قانون از پیروی از آنها سر باز می‌زنند؟ آیا با صرف تغییر قانون می‌توان تبعیض‌ها را زدود؟ این مبحث به بررسی تجربه‌های جهانی زنان و تاریخ حقوقی تغییر قوانین تبعیض‌آمیز می‌پردازد.

مجموعه مقالات این مبحث را در اینجا می‌توانید دریافت کنید.

آلیس مونرو: از زبان خودش

آلیس مونرو در گفت‌وگو با استفن آسپرگ

علاقه‌ی من به مطالعه از سنِ خیلی کم آغاز شد، زمانی که برایم داستان پری دریایی کوچک، اثر هانس کریستین آندرسن را خواندند.

سقراط و پرسش‌نماد‌های بی‌جان‌شده!

محمود صباحی

سقراط می‌گفت: زندگیِ نیازموده، ارزشِ زیستن ندارد و آزمودنِ زندگی، جز همان گفت‌و‌گویی نیست که آتشِ وجدانِ ما را فروزان نگه می‌دارد؛ جز همان پرسشی که ما با خود یا با دیگری به‌مثابه‌ی خود در میان می‌گذاریم.