خانههای خشمگین
نثار محمدی
محلهی «منبع آب» (یا کوی منبع آب) در شرق اهواز و در منطقهی هفت شهرداری قرار دارد و یکی از نخستین محلات کارگرنشین و حاشیهنشین این شهر است.
محلهی «منبع آب» (یا کوی منبع آب) در شرق اهواز و در منطقهی هفت شهرداری قرار دارد و یکی از نخستین محلات کارگرنشین و حاشیهنشین این شهر است.
علی خسروشاهی نمایندگی نستله را تا زمان ملیشدن شرکت مینو در اختیار داشت، نستله تقریباً ۷۰درصد سهم بازار و رتبهی اول را در بازار شیر و غذای بچه در ایران، در دست داشت و در محصولاتی نظیر نسکافه نیز در بازار بیرقیب بود.
روشن است که واژگانْ بیشتر و تندتر از نحو و نظام آوایی دستخوش دگرگونی میشود. در این نیز تردیدی نیست که دایرهی واژگانی زبان فارسی برای پاسخگویی به نیازهای روزافزون کاربران آن ناگزیر به گسترش است. اما نه ترکیب گروههای دستاندرکار در گسترش و پویایی و بالندگیِ مجموعهی واژگانی زبان فارسی همگون است و نه سهم هر گروه در این کار بازشناخته. در این حال شناختهشدهترین مرجع (اتوریته) زبان فارسی در ایرانِ پسامشروطه نهاد فرهنگستان است.
امروز با تیموتی اسنایدر و یووال نوح هراری گفتگو خواهیم کرد. موضوع گفتگویمان بسیار مهم است. دربارهی اوکراین صحبت خواهیم کرد، نه تنها دربارهی تهاجمی که در جریان است و ویرانیای که بر صفحات تلویزیون شاهدش هستیم بلکه دربارهی جایگاه اوکراین در تاریخ جهان و اروپا و اهمیت و معنای این تهاجم برای اروپاییان و آمریکاییها و در واقع برای تمام مردم جهان.
آنهایی که مرا خوب نمیشناسند گمان میکنند که من یک نفرم، و به تبع آن فکر میکنند که تبریز من هم یک شهر است. آن اوایل نزدیکتر از آن بود که ببینمش. بخشی از خودم بود و نه هنوز به صورت تجزیهشده به دو بخش محیط و من. البته بادهای پائیزیاش بود که خاک را بیرحمانه توی چشم میپاشید و برف زمستانهای سختاش که وقتی درِ خانه را باز میکردی سینه به سینهات ایستاده بود. یا تو خیلی کوتاه بودی یا برف سرکش و بلند.
محمد بهمنبیگی بنیانگذار آموزشوپرورش عشایری در ایران بود و از آنجا که ایل همواره در حرکت بود، او مدارس سیاری درست کرد که با ایل در حرکت باشند و دختران و پسران را سواد بیاموزند. زندگی او به حماسه شبیه است و در این مختصر نمیگنجد. همین اندازه بگوییم که زندگی وی حسدبرانگیز است.
صدرالدین الهی نیاز به معرفی ندارد. او در هر زمینهای که قلم زد، استادیِ خود را به ثبوت رساند. ورزشینویس مسلطی بود، پاورقینویس درجهی اولی شد؛ مصاحبهگر توانایی بود، گزارشنویس ممتازی شد؛ یادداشتنویس متبحری بود، استاد بینظیری شد. بهجرئت میتوان گفت در نسل پیشین، روزنامهنگاری به قدرت او کم پیدا میشود.
آنچه میخوانید قسمتهایی از یادداشتهای دختر نوزدهسالهی افغانستانی با نام مستعار لاله است. او در این یادداشتها احساسات، افکار و مشاهداتش از زندگی این روزها در کابل را ثبت کرده است.
لطیفه اوشاکیزاده، معروف به «لطیفهخانم»، از زنان مدرن ترکیهی قرن بیستم که نقش مؤثری در بهرسمیتشناختن حقوق زنان داشت، در ترکیه بیشتر با عنوان همسر «آتاتورک» شناخته میشود. اما او جدا از ازدواج با آتاتورک و عنوان بانوی اول ترکیه، زندگی پرباری داشت.
کسی در آب، بر آب و برای آب مُرده است. بعضی از آنان در جنگل مُردهاند و درختها گواه میدهند راه تاریکشان را. و بعضی از آنان میان مرور رؤیاهایشان شکار شدهاند به تحقیری یا گلولهی سُربیِ مرزبانی. اینجا مرز رؤیا و واقعیت است. چیزی که دنیای ما و بیرون را از هم جدا میکند.
یکی از دلمشغولیهای اصلی نظریهپردازان اجتماعی قرن نوزدهم زدودن تمایز میان مذهبی و غیرمذهبی بود. اکنون، پس از افزون بر یک قرن مدرنیزاسیون، ناگزیریم میان مذهبی و مذهبیتر تفاوت بگذاریم. به نظر میرسد که این «دینداری بیش از حد» که با اصطلاحات بنیادگرایی، احیاگری، محافظهکاری، تعصب یا افراطگرایی از آن یاد میکنند، نشاندهندهی روندی جهانی است که اکثرادیان بزرگ جهان را دربرمیگیرد. با این حال، این امر تفکر منفی خاصی را، بهویژه دربارهی جوامع مسلمان، شکل داده است.
هنگامی که از صنایع خانگی ایران سخن میگوییم، احتمالاً اولین نامی که به ذهنمان متبادر میشود، «محمدتقی برخوردار» است؛ شخصی که به پایهگذار و پدر صنایع خانگی ایران مشهور است. اما با وقوع انقلاب، همان سرنوشت تراژیکی که در انتظار بسیاری از صنعتگران و کارآفرینان ایرانی بود، گریبان حاجی برخوردار را نیز گرفت: مصادرهی اموال.
آخرین اثر گری فلسفهی گربهوار: گربهها و معنای زندگی (۲۰۲۰) نیز همان طرز فکر را بسط میدهد و میگوید ما انسانها که خودمان در اصل حیوانیم، میتوانیم با تأمل در باب زندگی گربهها، به نکاتی دربارهی زندگی خوب پی ببریم. گری مینویسد: «زندگی خوب زندگیای نیست که میتوانستید یا کاش میداشتید، بلکه همین زندگیای است که الان دارید...
قصهی دیوارها برای من کمی متفاوت است. اگر یک شعار، یک شعر یا یک جملهی خبری، حالا به هر رنگ و در هر ابعادی، روی آنها باشد ماجرا تغییر میکند. شاید شما هم از جمله کسانی باشید که هر گوشه از شهر را با دیوارنوشتههایش میشناسند. یک جمله از یک شخصیت بزرگ سیاسی و مذهبی، یا یک توصیهی سادهی بهداشتی. شهر اگر کمی دقیقتر دیده شود، پر از دیوارهایی است که به نظر میرسد نباید بیاستفاده بمانند.
ای. جی. هاپکینز، تاریخنگار، در سال ۱۹۷۳ کاهش تقاضا برای بردگان و رشد کارخانههای تولید غلات مانند بادامزمینی و ذرت در قرن نوزدهم در آفریقا را «بحران وفقیابی» میخواند. هاپکینز استدلال میکند که قطع ناگهانی الگوهای عرضهی کالاهای خارجی (شامل پارچه، خرمهره، تفنگ و الکل) و تقاضا (برای بردگان آفریقایی) برای نخبگان جامعه بحرانی اقتصادی به وجود آورد؛ یعنی کسانی که در دوران تجارت برده در اقیانوس اطلس قدرت خود را تحکیم کرده بودند.
ما امروز همین کار را انجام میدهیم.:به آدمهای اطرافمان، چه خیالی و چه حقیقی، نگاه میکنیم و سعی میکنیم تشخیص دهیم که به چه اختلالی مبتلا هستند. در گذشته، این کار را فقط در مورد افرادی انجام میدادیم که در وضعیت بسیار وخیمی بودند.
آنچه میخوانید قسمتهایی از یادداشتهای دختر نوزدهسالهی افغانستانی با نام مستعار لاله است. او در این یادداشتها احساسات، افکار و مشاهداتش از زندگی این روزها در کابل را ثبت کرده است.
«پرسش حقیقی این است که آیا آیندهای روشنتر واقعاً همیشه چنین دور از ماست؟ اگر معلوم شود که، بر عکس، از مدتها قبل همینجا پیش روی ما بوده و تنها به علت بیبصیرتی و ضعفمان آن را در اطراف و در درون خود ندیدهایم و نپروراندهایم، چه؟» واتسلاو هاول، قدرت بیقدرتان (۱۹۷۸)
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان در آبان ۱۴۰۰، سازمان عمرانی مناطق شهرداری تهران بهمنظور بازآفرینی هویت تاریخی میدان توپخانه (امام خمینی کنونی)، سرگرم اجرای پروژهی خانهی شهر یا بلدیهی قدیم در ضلع شمالی این میدان است. ظاهراً هدف از این پروژه «بازیابی شخصیت تاریخی میدان» است زیرا توپخانه «از دههی ۱۳۴۰، بارها مورد تغییر و تخریب قرار گرفته است».