تب‌های اولیه

ناپلئون، امپراتوری مدافع تبعیض علیه زنان

سجاد زند

می‌گویند اگر ایرج پزشکزاد دایی‌جان ناپلئون را نمی‌نوشت، این چهره‌ی تاریخی برای ما ایرانیان احتمالاً شخصیتی می‌شد مثل بیسمارک (نخستین صدراعظم آلمان)، نیکولا (تزار روسیه) یا یکی از پادشاهان نروژ و دانمارک که حتی اسمشان را هم نمی‌دانیم.

برای یک درد مشترک

ر خورشید

چهار یا پنج ساله بودم که روزی متوجه شدم دیگر قرار نیست به این زودی‌ها خاله مهوش و خاله فریبا را ببینم؛ آنها قرار بود که به «زندان» بروند.

ما آنجا بودیم؛ روایتی از تجمع جمعه ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ در مقابل بیمارستان کسری در تهران

راضیه شاهوردی

چهره‌ی آدم‌ها سرشار از خشم و اندوه بود. نیامده بودند که از موقعیت استفاده کنند تا شعار بدهند یا جمعیتی را هدایت کنند. همه در سکوت و خشمگینانه به بیمارستان و سرکوبگران چشم دوخته بودند.

زندگی یک زن ترکمن، ورای سوزن‌دوزی و سوارکاری و رقص خنجر

سلماز شایلان در گفت‌وگو با مریم فومنی

سلماز شایلان در ایران و ایتالیا در رشته‌ی هنر تحصیل کرده و درباره‌ی نقوش سوزن‌دوزی‌های مناطق مختلف ایران و افغانستان مطالعه می‌کند. او می‌گوید که در پس بسیاری از سنت‌ها و هنرهای زیبای ترکمن‌ها، رنج زنان نهفته است و هنر، تنها زبان و سلاح مبارزه‌‌ی زنانِ ترکمن است.