تاریخ انتشار: 
1398/07/04

انتخابات افغانستان، رای دادن به دادن رای

شهباز ایرج

theconversation

روز شنبه، ششم مهرماه روز برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان است. بیش از ۹ میلیون نفر واجد شرایط رای‌ دادن هستند. نسل جدیدی که در این سال‌های بعد از سقوط حکومت طالبان، انتخابات را تجربه کرده است‌ حتی اگر به سودمند بودن شرکت در انتخابات هم باور نداشته باشد، داشتن رای - ولو ظاهری - برای انتخاب رئیس جمهوری را غنیمتی می‌داند.

حکومت و حامیان غربی افغانستان، که بزرگترینشان آمریکاست، به نظر می‌رسد راهی را که در این هجده سال در افغانستان پیموده شده، کم و بیش رضایت بخش می‌دانند اما چرا سفره‌ها هر روز تهی‌تر، امنیت کمتر و فرار از افغانستان در طول این مدت بیشتر شده است؟

در چهل سال گذشته آرزوی مشترک افغان‌ها، صلح بوده است، اما هیچ‌کدام از چهره‌هایی که از همان اولین انتخابات افغانستان (۱۳۸۳) تا کنون انتخاب شده‌اند و در دایره قدرت بوده‌اند در این هجده سالی که از پایان حاکمیت طالبان می‌گذرد، نتوانسته‌اند چشم‌اندازی برای صلح ایجاد کنند.

گروه طالبان که انتظار می‌رود با آمریکا مصالحه کند، دست از ادامه حملات مرگبار خود در شهرها برنداشته، و تهدید کرده که مانع برگزاری انتخابات خواهند شد و مراکز رای را هدف قرار خواهد داد.

انتظار می‌رفت انتخابات و حکومت قانون، قدرت و صلاحیت رهبران قومی را از میان بردارد و جامعه‌ای فردمحور و مبتنی بر ارزش‌های رایج انسانی در جهان آزاد، حاصل تدریجی آن در این هجده سال باشد.

اما اکثر رهبران افغانستان پیوسته از جامعه‌ی آرمانی‌شان تعریفی ارائه داده‌اند که دشوار می‌توان باور کرد به دنبال ارزش‌های دموکراسی باشند.

حتی یکی از نامزدان ریاست جمهوری در مصاحبه‌ای می‌گوید میان خودش و طالبان تفاوتی نمی‌بیند. نامزد دیگری که سال‌ها علیه هر گونه نشانه‌ی پیشرفت مبارزه کرده و آن را نشانه‌ی الحاد می‌دانسته، حالا انتخابات را میراث برجای مانده از صدراسلام می‌داند، و در عین حال می‌گوید با طالبان مذاکراتی داشته تا علیه همدیگر فعالیتی نکنند.

کسانی که در افغانستان تجربه‌ی سه بار رفتن پای صندوق‌های رای را داشته‌اند، اگر از وعده‌های توخالی خسته‌اند... اگر از وقوع انفجارهای انتحاری در روز رای‌دهی می‌ترسند، شاید تنها یک دلیل بزرگ برای رای دادن خواهند داشت و آن حفظ کردن نفس انتخابات است

نامزدان انتخابات وعده‌هایی داده‌اند که عمل کردن به آنها ناممکن بوده است. مثلا در انتخابات قبلی، کسی که رئیس جمهور انتخاب شد، گفته بود یک میلیون شغل ایجاد خواهد کرد اما در عمل مردم شاهد از دست دادن شغل‌های زیادی بودند چون از یک‌ طرف بیرون رفتن نیروهای خارجی، بیکاری ایجاد کرد و از طرفی با سربرآوردن داعش، احساس امنیت به شدت تقلیل یافت و موجی از مهاجرت تازه‌ی افغان‌ها به خارج شروع شد و عده‌ای در آب‌های رویای رسیدن به غرب، غرق شدند.

رهبرانی که با اتکا به آرای قومی پیوسته در قدرت بوده‌اند، به قوم خود وعده‌‌‍ای می‌داده‌اند و اما در عمل دغدغه‌ی اصلی شان فراتر از خواستن پست سفارت و وزارت و وکالت شورا برای فرزندان و نزدیکان شان نبوده است.

آن پیرمردی در هرات که در راه بازگشتن از مرکز رای‌دهی به روستا، طالبان انگشت رنگی شده‌اش با جوهر پای صندوق رای را قطع کردند، نمی‌دانم حالا که چهارمین انتخابات ریاست جمهوری برگزار می‌شود و هنوز آش همان است و کاسه همان، چه احساسی دارد؟

اشتیاقی که افغان‌ها، علیرغم شکست‌های بسیار، برای نهادینه کردن دموکراسی نشان داده‌اند بسیار دلگرم کننده بوده است. صفوف طولانی رای‌دهندگان در زیر باران‌ شدید و در حالی که هر آن بیم حمله‌ای از سوی طالبان می‌رفته، نشان داده که مردم خواهان تغییر هستند.

بزرگترین چالش برای سلامت انتخابات در افغانستان تقلب بوده است. مداخله ماموران دولتی و حضورشان در محل‌های رای‌دهی، تهدید‌های زورمندان محلی که مردم را مجبور می‌کنند به نامزدان مورد نظر زورگویان رای بدهند، و شاید مهم‌تر از همه تقلب‌های کمیسیون‌های‌ مستقل انتخابات مردم را به سلامت و شفافیت انتخابات بدبین کرده است. اما این بار اعضای کمیسیون انتخابات را خود نامزدان تعیین کرده‌اند و به نظر می‌رسد به درستیِ کار این کمیسیون بدگمان نباشند اما نگرانی‌های دیگر همچنان پابرجاست و نامزدان انتخابات هم از آن سخن گفته‌اند.

کسانی که در افغانستان تجربه‌ی سه بار رفتن پای صندوق‌های رای را داشته‌اند، اگر از وعده‌های توخالی خسته‌اند، اگر از دیدن چهره‌های تکراری خسته‌اند، اگر از وقوع انفجارهای انتحاری در روز رای‌دهی می‌ترسند، شاید تنها یک دلیل بزرگ برای رای دادن خواهند داشت و آن حفظ کردن نفس انتخابات است، دست‌آوردی بزرگ در افغانستان، پس از چند دهه جنگ و حکومت طالبان.  

بسیاری از مردم افغانستان به این آگاهی رسیده‌اند که هر آرمان و آرزویی برای آینده افغانستان یک مبدا دارد: حق انتخاب.