حدود نیمقرن پیش، آیزاک آسیموف در آثارش آیندهای را ترسیم کرد که کمابیش با این سرفصل سروکار دارند: پدیدارشدن نشانههای آغاز عصر ظلمت و انکار آن توسط سیاستگذاران.
ما انسانها به لطف تکامل، استعداد شگفتانگیزی داریم: در یک لحظه میتوانیم به ثانیهها بیندیشیم و لحظهای بعد به سالها یا حتی قرنها فکر کنیم. مرغ خیالمان پیوسته از یک افق به افق زمان دیگری پر میکشد. میتوانیم به سرعت به پیامکی جواب دهیم و لحظهای بعد به پسانداز برای دوران بازنشستگی یا کاشتن درخت بلوطی برای آیندگان بیندیشیم. ما در چرخش زمانی مهارت داریم. اما این که آیا از این استعداد به خوبی استفاده میکنیم، مسئلهی دیگری است.
درک وضعیت حال بدون تأمل بر رخدادهای گذشته ممکن نیست. به علاوه، با توجه به رخدادهای گذشته است که میتوان به آینده اندیشید، هرچند که آینده را نمیتوان دقیقاً پیشبینی کرد. این پیشبینیناپذیری نباید ما را از اندیشیدن به آینده و برنامهریزی برای مواجهه با آن بازدارد.