عوامل پیدایش و تقویت دموکراسی کدامند؟ از بین طبقات و گروههای اجتماع، کدامیک در فرایند پیدایش و گذار به دموکراسی نقشی سرنوشتساز و تعیینکننده ایفا کردهاند؟
پیش از آنکه تانکهای پوتین به اوکراین سرازیر شوند این باور به طور جدی وجود داشت که جهانِ امروز ما در مقایسه با اکثر اعصار پیشین صلحآمیزتر شده است و همین باور بسیاری از اندیشمندان پیشرو را بر آن داشت تا نظریههایی را در شرح و توضیح این وضعیتِ مسرتبخش ارائه کنند. در ادامه اندیشهی سه متفکر بزرگ در باب صلح را مرور میکنیم.
جرگهی رهبران اقتدارگرای جهان افراد جنسیتزدهی متعددی را به خود دیده است، از ناپلئون بناپارت گرفته که قتل زنانی را که به همسرانشان خیانت کرده بودند جرم نمیدانست تا بنیتو موسیلینی که ادعا کرده بود زنان «هرگز چیزی را خلق نکردهاند». اگرچه قرن بیستم شاهد بهبود وضعیت برابری زنان در بسیاری از نقاط جهان بوده است، قرن بیستویکم نشان داده که زنستیزی و اقتدارگرایی دو معضل جدا از هم نیستند.
در سال 2020، وبسایت زوجیابیِ OkCupid از ۵ میلیون نفری که در سراسر جهان دنبال انیس و مونس بودند، پرسید: «آیا میتوانید با کسی معاشرت کنید که عقاید سیاسیِ سفتوسختی متضاد با شما دارد؟» 60 درصد پاسخ منفی دادند، رقمی که ۷ درصد بیشتر از سال قبل بود.
پارلمان بریتانیا نوعی مجمع شهروندی بهنامِ «مجمع اقلیمی بریتانیا» متشکل از ۱۰۸ شهروند را ایجاد کرد. اعضای این مجمع چند هفتهی متوالی در تعطیلات آخر هفته دور یکدیگر جمع شدند و دربارهی اقلیمشناسی، تأثیرات اقلیمی و اقدامات اقلیمی آموزش دیدند؛ با کارشناسان و یکدیگر بحث و گفتوگو کردند؛ و سپس دربارهی توصیهها رأی دادند. یافتههای این مجمع عبارت است از مجموعهای منسجم و فراگیر از پیشنهادها برای مقابله با وضعیت اضطراریِ اقلیمی. این پیشنهادها ثمرهی نوع متفاوتی از سازماندهیِ دموکراتیک است.
این روزها تلویزیون روسیه مصاحبهای با سرگئی بودروف، بازیگری پرطرفدار در روسیه، را بهطور مکرر نشان میدهد. او میگوید: «در زمان جنگ، نمیتوان از خودیها بد گفت. حتی اگر مقصر باشند. حتی اگر کشورتان در زمان جنگ خطا کند، نباید از آن بدگویی کنید.» و این همان کاری است که مردم انجام میدهند، زیرا مایلاند که از «خودیها» حمایت کنند حتی اگر آنها به اوکراینیها شلیک کنند.