در تاریخ ۱۴ ژوئیهی ۱۷۸۹، لویی شانزدهم، پادشاه فرانسه در دفتر خاطراتش تنها یک کلمه نوشت: «هیچ.» آن روز، عدهای از انقلابیون فرودست پاریسی به خیابانهایی سرازیر شدند که بیتردید به حضور و پرسه زدن دستهجمعیِ بینوایان عادت نداشت. در این روز، انبوهی از آنها به این خیابانها رفتند و آن قدر ماندند تا زندانبانان را مستأصل کرده و باستیل را تسخیر کردند.
اغلب از یاد میبریم که اروپای معاصر، برخلاف آمریکا، نه با شور و شوق سرآغازهای تازه که با حس هراسآلودی از تباهیِ خود پدیدار شد. جنایات نازیها کل «دنیای قدیم» را همچون سرطانی که از دیرباز در درون آن ریشه دوانده مبتلا کرده بود. و از همین رو، آن ملتهای اروپایی که بر «رایش سوم» چیره شدند خود آلوده به...
تعداد کسانی که در سخنرانیهای برگسون حضور مییافتند بیش از گنجایش تالار سخنرانی بود. به طور میانگین، ۷۰۰ نفر به سختی خود را در تالاری که برای ۳۷۵ نفر طراحی شده بود جای میدادند. کلاسهای او معمولاً به علت تنگیِ جا به آمفیتئاتر بزرگ سوربن یا حتی به پَلهگارنیه انتقال مییافت. در خارج از فرانسه هم برگسون جمعیت کثیری را جذب میکرد. سخنرانیهای او در لندن در سال ۱۹۱۱ در تالارهایی ایراد شد که تمام ظرفیت آن پر شده بود، و حضار با کف زدنهای ممتد از او استقبال کردند. دو سال بعد، حضور او در نیویورک به نخستین راهبندان در خیابان برادوی انجامید.
یهودستیزی در سراسر دنیای غرب رو به افزایش است. این امر یکی از نتایج فرعیِ خیزش ملیگرایی و بومیبرترپنداریای است که نخبگان جهانوطن را عامل نابرابری و انزوای فرهنگیِ فزاینده میشمارد
نیکول پِلِگرین به شکلی عالمانه به کندوکاو در جنبههای تاریخی، فرهنگی، روانشناختی، جامعهشناختی، و انسانشناختی اَشکال و کاربردهای حجاب و نحوهی بازنمایی آن در غرب، و به طور خاص در فرانسه از قرون وسطی تا دههی ۱۹۶۰، میپردازد. پوشاندن سر با یک یا چند تکه پارچه برای مدتهای طولانی جزئی از جامهی افراد محسوب میشد و از طریق حضور زیباشناختی و نمادین خود نقشی برجسته در قلمروی عمومی و خصوصی داشت.
کارشناسان از افزایش چشمگیر یهودستیزی در سراسر اروپا سخن میگویند. در سال گذشته، در فرانسه حمله به یهودیان 74 درصد بیشتر شد؛ در آلمان هم تعداد حملات خشونتآمیز یهودستیزانه بیش از 60 درصد افزایش یافت.