آیا انسانها ذاتاً به خشونت گرایش دارند یا این که ارتکاب خشونت مستلزم غلبه بر بیمیلیِ ذاتی است؟ آیا غلبه بر این بیمیلی برای انسانهای مدرن دشوارتر از قرون گذشته است؟ آیا خشونت ابزار یا عملی اجتماعی است که به فرهنگ بستگی دارد؟
به قول موریس مرلوپونتی، در فلسفهی مدرن هیچ اثر بزرگی بی الهام از هگل نوشته نشده، و این سخن دستکم توصیفی است از جایگاه هگل در فلسفهی معاصر فرانسویزبان.
آثار ادبیای که دربارهی «سربازان فراری» نوشته شد روایتهای به حاشیهراندهشدی جنگ عراق با ایران را برجسته کردند، کسانی که از حافظهی جمعی و تاریخ ادبی عراق پاک شده بودند. آثاری از این دست نوعی حافظهی بدیل هستند که به قلم (یا دربارهی) کسانی نوشته شده که بهطور معمول از گفتارهای عمومی دولت حذف میشدند.
در روسیه پرسش اصلی با پرسشهای طرحشده در ادبیات کلاسیک روسیِ قرن نوزدهم ــ چه کسی مقصر است؟ چه باید کرد؟ ــ فرق دارد. پرسش اصلی این است: تزارِ حاکم، واقعی است یا جعلی؟
در صنعت زیبایی، آنجا که زنان و دختران زیر یوغ ایدئالهای جسمانیِ غیرواقعی قرار دارند، برندها «سفیران اعتمادبهنفس» را استخدام میکنند تا این احساس را به زنان القا کنند که با تغییر ظاهرشان میتوانند اعتمادبهنفس خود را افزایش دهند.