تب‌های اولیه

گاه‌شمار ۱۷۵ سال مبارزه: مقاومت در برابر حجاب اجباری میراث مادران ما است

مریم فومنی

حالا نزدیک به یک ‌سال است که بسیاری از زنان در ایران خود را از قید حجاب اجباری رها کرده‌اند. برای بسیاری از آنها کشته شدن ژینا امینی در شهریور ۱۴۰۱ آخرین تیر بر تابوت حجاب اجباری بود، اما نباید از یاد برد که این مبارزه از نزدیک به دو قرن پیش آغاز شده است.

 

موسیقی‌دانان ایرانی در پی دالان‌هایی برای کنشگریِ هنرمندانه

امید احسانی

امروز یکی از چالش‌های بزرگ هنرمندانی که به جنبش «زن، زندگی، آزادی» احساس تعهد می‌کنند مسئله‌ی اجرای کار هنری و کسب درآمد بدون رعایت بایدونبایدهای «وزارت ارشاد» است؛ به بیان دیگر، مسئله‌ی خلق و، مهم‌تر از آن، ارائه‌ی اثری هنری بدون «مجوز».

زنان در مقاومت مدنی چه نقشی دارند؟

اریکا چنووت

مشارکت زنان در کارزارهای مقاومت مدنی برای موفقیت این کارزارها ضروری است. از زمان جنگ جهانی دوم تا کنون فقط تعداد بسیار کمی از جنبش‌های مقاومت مدنی که زنان در صفِ اول آنها حضور نداشته‌اند، به موفقیت دست یافته‌اند.

نگاهی دیگر به معترضان دهه‌ی هشتادی

مریم امیدی

در نخستین روزهای جنبش اخیر که بعضی‌ آن را «انقلاب ۱۴۰۱»، بعضی دیگر «جنبش زن، زندگی، آزادی»، برخی «خیزش مهسا»، و برخی دیگر «قیام ژینا» می‌خوانند، بحث تفاوت میان نسل‌ها به‌شدت داغ بود.

همراهی کارگران با اعتراض‌های سراسری ایران؛ گفت‌وگو با پروین محمدی

مریم فومنی

کارگران و جنبش کارگری در اعتراضات سراسری اخیر چه نقشی دارند؟ چرا با گذشت بیش از دو ماه از اعتراضات هنوز شاهد اعتصابات سراسری نبوده‌ایم و مطالبات خیزش «زن، زندگی، آزادی» چه تناسبی با مطالبات طبقهی کارگر دارد؟ این پرسش‌ها را با پروین محمدی، نایب‌رئیس اتحادیهی آزاد کارگران ایران، در میان گذاشته‌ایم.

نوجوان دیوارنگار، آذرخشی در دل شب

هرمز دیّار

روی دیوار با حروف درشت نوشته بودند: «از ایستادن در صف‌های بی‌پایان خسته شده‌ایم!» چنین نوشته‌ای در دوران رژیم کمونیستی چائوشسکو برتافتنی نبود. تازه این اول ماجرا هم نبود؛ قضیه‌ی دیوارنوشته‌ها از هفده روز قبل شروع شده بود.

بی حجاب، از انقلاب تا ولی‌عصر

سوار بر خط شرق به غرب هستم و می‌خواهم در ایستگاه میدان انقلاب پیاده شوم. دو دختر جوان کوله‌به‌دوش که به نظر نمی‌رسد بیش از بیست سال داشته باشند، بدون روسری در کنار درِ ورودی واگن با هم پچ‌پچ می‌کنند و ریزریز می‌خندند. در دو سه واگن جلویی و عقبی هم یکی دو زن بی‌حجاب می‌بینم.