زندگیِ آزاده را بازداشت پدر و مادرش در ایران و تلاشهایش برای آزادی آنها تغییر داد و زندگی یاسمن را جنگ در یمن که همهچیزش را از او گرفت. این دو زن جوان در برنامهای که چندی پیش از سوی گروه «ابتکار عمل برای حقوق زنان» در اسلو برگزار شد، با روایت داستانهای زندگی خود، به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش بودند که «صدای زنان، چطور میتواند خاورمیانه را تغییر دهد؟»
لایحهی قصاص در شهریور ۱۳۶۱ تحت عنوان «قانون حدود و قصاص» تصویب شد و با اضافه شدن قانون تعزیرات به آن در سال ۱۳۶۲، زیربنای اصلی «قانون مجازات اسلامی» شد که در چهار دههی گذشته مبنای تعیین مجازاتهای کیفری بوده است. با مهرانگیز کار، وکیل دادگستری و حقوقدان دربارهی تغییر قوانین مجازات پس از انقلاب ۵۷ و روند تصویب لایحهی قصاص و واکنش جامعه به آن گفتوگو کردهایم.
این روزها که شهر را چراغانی کردهاند تا چهل سالگی انقلاب را جشن بگیرند، ایرانیان زیر وحشت ناامنی و آیندهای که هولناکتر از گذشته در ذهنشان تصویر میشود، باور نمیکنند این همه شکنجه و فقر و اسارت را از انقلابی دارند که با هزار امید به سویش دست دراز کرده بودند و میگفتند «شاه برود، هرکه میخواهد بیاید»، یا «به فرض که خمینی تو زرد از آب در بیاید، ترتیبش را میدهیم، از شاه که قویتر نیست.»
با سقوط حکومت محمدرضاه شاه در سال ۱۳۵۷ جنبش زنان در ایران به تمامی تغییر شکل داد. گروههای زنان فعال در دوران پهلوی که اکثریتشان عضو «سازمان زنان» بودند، فعالیتشان را متوقف کردند و گروههای جدیدی که اعضایشان دیدگاه و پیشینهای متفاوت از انجمنهای پیشین داشتند، اعلام موجودیت کردند.
پس از سقوط حکومت پهلوی در بهمن ۱۳۵۷، هنوز تب انقلاب در جان مردم بود که زنان با شوک از دست رفتن بسیاری از حقوقی که طی هفت دههی پیش کسب کرده بودند، مواجه شدند. در چنین شرایطی، جنبش زنان چه کرد و آیا توانست دربرابر حملات پیاپی حکومت جدید، دیواری برای محافظت از حقوق زنان بسازد؟
نسرین ستوده در پافشاری بر قانونمندی و عدالتخواهی و احترام به موازین جهانی حقوق بشر چندان خردمندانه و پرشور حرکت میکند، که تکثیر میشود. او و امثال او به دیگرانی که نسبت به ستمگریهای «قوهی قضائیهی غیر مستقل» به دیدهی انتقاد مینگرند، اعتماد به نفس میبخشد. در جوامع بشری اعتماد به نفس است که سرانجام تغییر را شدنی میکند.