در دوران جنگِ ایران و عراق، میلیونها مین در هر دو طرف مرزِ دو کشور کاشته شد که هنوز هم بعد از بیش از سه دهه که از پایان جنگ میگذرد، همچنان زیر خاک در کمین انسانها نشستهاند و از اهالی این مناطق قربانی میگیرند. در این فیلم داستان عمر را میبینیم که در نوجوانی در یکی از روستاهای کردستان بر اثر انفجار مین دستهایش قطع شده.
برخاستن از میان ویرانهها، رقصیدن میان گلولهها عنوان تازهترین کتاب مریم اشرافی، عکاس ایرانیِ ساکن پاریس است. او از سال ۲۰۱۲ بارها به کردستان عراق و مناطق مختلف درگیر در جنگِ سوریه سفر کرده است. سفری که با کنجکاوی او دربارهی مردمان کُرد شروع شده و با مستند کردن زندگی و مبارزهی آنها ادامه یافته است.
سهیل پارسا کارگردان ایرانی-کانادایی که به پاس چند دهه فعالیت ارزشمندش در هنرهای نمایشی کشور کانادا به تازگی برندهی جایزهی «باربارا همیلتن» شده، با شبنم طلوعی دربارهی زندگیاش در ایران و سالهای پس از مهاجرت گفتگو کرده است.
دکتر مجاب از معدود پژوهشگران زن غیر کُرد مطالعات کُردستان و تنها زن دانشگاهیای است که در سه دههی گذشته به شکل مستمر مسائل مربوط به زنان کُردستان در ایران، ترکیه، عراق، سوریه و در دیاسپورا را به صورت گسترده و عمیق مطالعه کرده است.
هفتهی گذشته هفتمین سالگرد خودسوزی اعتراضی نیکمرد طاهری، شهروند کُرد اهل صحنهی کرمانشاه، بود. مرگ او یکی از سه مورد خودسوزی پیروان آیین یاری (یارسان یا اهلحق) است که در خرداد و مرداد ۱۳۹۲ در همدان و تهران اتفاق افتاد.
من از کودکی کولبری کردهام. پدرم هم کولبر بود. در کردستان، جایی که من به دنیا آمدهام، اینها جملههای غریبی نیستند. هر خانواده در شهر من، مریوان، کسی را دارد که یا دیرزمانی کولبری کرده یا همین حالا مشغول کولبریست. کولبری بخشی از زندگی ماست که برای خودمان عادی شده. حتی احتمال مرگ در حین بر دوش کشیدنِ بارها هم برای ما تکراری است.