«کتابهای ایوان کلیما در بسیاری از کشورهای دنیا منتشر شده. حتی در ایران. آیا در فرهنگی چنین متفاوت، مردم میتوانند از کتابهای او سر در بیاورند؟ کلیما در پاسخ میگوید: "به گمانم بله. داستانهای کوتاه من، گرچه بر اساس ماجراهای خاص نوشته شده، اما کاملاً جهانشمول است."»
دهها سال پس از انتشار نسخهی فرانسوی کتاب مذاهب و فلسفه در آسیای وُسطی، در میانهی سدهی بیست میلادی، کتاب گوبینو به دست یکی از نویسندگان نکتهسنج اروپا افتاد. نویسندهی یادشده کتاب را با حیرت خواند و برخلاف گوبینو، از ملاحظهی شباهتهای «کتمان» با عادتهای رایج در کشورهای اروپای شرقی و مرکزی ــ کشورهایی که استالینیسم بهتازگی به آن راه یافته بود ــ سخت شگفتزده شد.
خوجه در سال ۱۹۰۸ در یکی از کوچهپسکوچههای شهر کوچک جیروکاسترا، با نام عجیب «کوچهی مردان دیوانه» به دنیا آمد. کمی آن طرفتر و چند سال بعدتر، در همان کوچه، در ۱۹۳۶ اسماعیل کاداره، نویسندهی نامدار آلبانیایی، چشم به جهان گشود. تقدیر آن بود که طالع نحس و کوکب اقبال آلبانی، هر دو از یک کوچه، آنهم کوچهی مجانین، پدیدار شوند.
یادی از ناظم حکمت، شاعر انقلابی ترکیه که شهرت و اعتباری جهانی داشت اما آثارش در کشور خود او ممنوع بود و سالهای بسیاری از زندگیاش در زندان و تبعید گذشت.
از بیستونه کشوری که میتوان آنها را پساکمونیستی خواند، فقط شش کشور استونی، اسلوونی، لتونی، جمهوری چک، لیتوانی و اسلواکی «دموکراسیِ تثبیتشده» به شمار میروند، در حالی که اخیراً لهستان به رتبهی «دموکراسی تثبیتنشده» تنزل یافت (و در کنار بلغارستان، رومانی و کرواسی قرار گرفت) و مجارستان حتی بیش از این سقوط کرد و به «حکومت مختلط» تبدیل شد- این بزرگترین گروه است که صربستان، مونتهنگرو، آلبانی، مقدونیه، اوکراین، بوسنی، گرجستان، کوزوو و مولداوی را نیز دربرمیگیرد.
دیوید شامباو یکی از دقیقترین تحلیلگران سیاست چین به یکی از حسّاسترین پرسشهای سالهای اخیر میپردازد: آیا سختگیرانهترشدن سیاست چین در دههی گذشته، صرفاً ناشی از شخصیت شی جینپینگ است؟