جورج اورول که در نگارش مزرعهی حیوانات و ۱۹۸۴ تااندازهای از ظلمت در نیمروز الهام گرفت، آن را «یک شاهکار» و «رمانی درخشان» نامید.
چرا نظامیان در کشورهایی نظیر چین، کوبا و ویتنام با نظام کمونیستی به سرمایهداری علاقهمند میشوند و حضوری پررنگ در اقتصاد پیدا میکنند. نطفهی نیروی نظامی با فعالیتهای عمرانی، مهندسی و اقتصادی از همان آغاز تشکیل نظام جدید بسته شده. همچنین با کاهش منابع، نظامیان برای تامین هزینههای نظامی به فعالیت اقتصادی رو میآورند .
پوشکین در صف مقدم تابوها مینشست: شاعری نمایندهی روح روسی و شعری شالودهی هویت ملی. او چشم روسها بود. چه وقتی از پهنای سرزمین اسلاوها میگفت و مناظر و مردمِ آن را وصف میکرد و چه آنگاه که از بیگانگان و فراسوی سرحدات میسرود، شنونده چشم پوشکین را چشم خود میپنداشت.
آنچه در ادامه میخوانید نمونهای درخشان از انتقاد منصفانه است زیرا چسواو میوش بهرغم انتقاد صریح از حمایت پابلو پیکاسو از استالین، بر ماندگاریِ آثارِ خلاقانهی پیکاسو تأکید میکند. میوش هم نبوغ هنریِ پیکاسو را میستاید و هم بیاعتناییِ او به فجایع رخداده در اتحاد جماهیر شوروی و اروپای شرقی را در خورِ نکوهش میداند.
سینمای افغانستان با «عشق و دوستی» آغاز شد، اما پنج دههی بعد با «اسامه» و «جنگ تریاک» ادامه یافت و حدود بیست سال بعد از آن، «روی خط فراموشی» قرار گرفته و تبعید شده است.
روی دیوار با حروف درشت نوشته بودند: «از ایستادن در صفهای بیپایان خسته شدهایم!» چنین نوشتهای در دوران رژیم کمونیستی چائوشسکو برتافتنی نبود. تازه این اول ماجرا هم نبود؛ قضیهی دیوارنوشتهها از هفده روز قبل شروع شده بود.