رؤیای خانهدار شدن در ایران
همایون معمار
در فاصلهی پانزده سال، قیمت هر متر مربع واحد مسکونی در تهران به طور میانگین از ۶۵۰ هزار تومان به بیش از ۵۲ میلیون تومان رسیده است. یعنی متوسط قیمت مسکن در تهران نزدیک به ۸۰ برابر شده است.
در فاصلهی پانزده سال، قیمت هر متر مربع واحد مسکونی در تهران به طور میانگین از ۶۵۰ هزار تومان به بیش از ۵۲ میلیون تومان رسیده است. یعنی متوسط قیمت مسکن در تهران نزدیک به ۸۰ برابر شده است.
حاکم اقتدارگرا باید به نیروهای سرکوب خود مزد و دستخوش بدهد تا پشتش بایستند، در عین حال، برای تأمین مالی این هزینه باید ثروتها و منابع کسب درآمد گروههای بزرگی از مردم را از دستشان درآورد. این کار ممکن است در نهایت به ضرر حاکم تمام شود خصوصاً وقتی در نتیجهی یک دور قیام، دچار بحران اقتصادی هم شده باشد .
انقلابیون سودانی نمایندگانی از جامعهی مدنی داشتند که هم اعتبار لازم برای مذاکره با نظامیان جهت رسیدن به یک گذار توافقشده را داشتند و هم مهارت لازم برای مذاکره و چانهزنی را. تجربهی موفق سودان نشان میدهد که تحقق توافق بین نظامیان و مخالفان برای گذار به دموکراسی حیاتی است.
ارتشی که غالباً پس از درماندگی نیروی پلیس برای سرکوب مخالفان فراخوانده شده ممکن است فرمانبردارانه معترضان را سرکوب کند، اما در عین حال ممکن است به نفع خود یا گزینهی منتخب خود برای حکومت نیز علیه دیکتاتور دست به کودتا بزند.
احتمال اینکه فعالان به بسیج مردمی و راهاندازی کمپینهای اعتراضی غیرمسلحانه علیه حکومت بپردازند در کشورهایی که نظام سربازگیری وظیفه دارند بیشتر از کشورهایی است که حکومت ارتشهایی با نیروهای داوطلب (که شغلشان نظامیگری است) در اختیار دارد.
سادهاندیشانه است که فکر کنیم ارتش تونس بهخاطر پایبندی به اخلاق و اصول حرفهای و «غیرسیاسی»بودن از سرکوب قیام سرباز زد. چیزی که برای فرماندهان ارتش مهمتر از اصول حرفهای و اخلاقی بود، تشخیص و تجزیه و تحلیل منافعشان بود.
جلب حمایت یا رضایت بخشی از نیروهای نظامی برای گذار به دموکراسی ضروری است. هیچ گذاری نیست که به طور مستقیم یا غیرمستقیم از شکافی جدی در خود حکومت اقتدارگرا شروع نشده باشد؛ شکافی که اصولاً در امتداد کشمکشهایی رخ میدهد که میان تندروها و میانهروهای حکومت پیش میآید.
وقتی دیکتاتور به «آخر بازی» میرسد، نقش نیروی نظامی حیاتی میشود. اگر دیکتاتورها نتوانند در موقعیت «آخر بازی» وفاداری نیروی نظامی را حفظ کنند، میبازند. آنچه در وفادارماندن ارتش در این موقعیت بیش از همه مهم است، نحوهی شکلگیری و عضوگیری نیروهای نظامی بر معیار تعلق و تعهد به نظام حاکم است
سربازان یا فرماندهان در ذهن خود چه محاسباتی میکنند تا به این تصمیم برسند که بهتر است از دستور سرکوب اطاعت کنند یا سرپیچی؟ دو عامل نقش اساسی دارند: اینکه نظامیان از حکومت حاضر نفع اقتصادی و سیاسی میبرند، و اینکه حکومت را متزلزل میپندارند یا پایدار.
سختی معاش، احساس همدلی بیشتر با مردم بهجای تعهد به نظام، نارضایتی از وظایف محوله، و همچنین اختلاف میان صفوف مختلف نظامی از جمله عواملی هستند که احتمال سرپیچی نیروهای مسلح از دستور سرکوب را افزایش میدهند.
رفتار متفاوت نیروهای نظامی در مواجهه با قیامهای بهار عربی منجر به بحثهایی داغ و تحلیلهایی متناقض میان پژوهشگران علوم سیاسی شده. چرا در کشورهایی با فرهنگ مشابه و ساختار استبدادی مشترک، الگوهای متنوعی از وفاداری یا تمرد نظامیان را شاهد بودیم؟
بررسی شیوهی مواجههی نیروهای نظامی با قیامهای مردمی در بحرین، یمن و سوریه بهخوبی نشان میدهد که ارتشها واحدهایی یکپارچه نیستند. فرماندهان و زیردستان منافع بسیار متفاوتی دارند که طی قیامهای تودهای تضادشان آشکار میشود.
داستان عزیزه امیر، اولین زن فیلمساز عرب و از پایه گذاران سینمای مصر
نظامیان هنگام قیامهای مردمی سه گزینه دارند: اول، به دستور سرکوب اعتنا نکنند و در پادگان بمانند یا حتی از کشور خارج شوند. دوم، فعالانه در برابر سران حکومت بایستند، از قیام مردمی حمایت و یا حتی کودتا کنند. سوم، اطاعت امر کنند و قیام مردمی را سرکوب کنند.
سه خطر اصلی رهبران حکومتهای اقتدارگرا و حتی بعضی از حکومتهای دموکراتیک را تهدید میکنند: ارتش، نخبگان سیاسی نزدیک و خودی، و تودهی مردم. ارتش احتمال دارد کودتا کند، نخبههای سیاسی نزدیک به رهبران احتمال دارد علیهشان توطئه کنند، و تودهی مردم احتمال دارد قیام کنند.
تبلیغاتی که در دوران جنگ ایران و عراق با حمایت دولت بعث منتشر شد بیسابقه و پرحجم بود. تنها ۷۵ رمان تبلیغی طی این دوره نوشته شد. در آن زمان روشنفکران عراقی و عرب در جشنوارههای ادبی-تخصصی از این رمانها استقبال کردند، اما اکنون به طور خودخواسته تولیدات فرهنگی و تبلیغاتیِ آن زمان را به وادی نسیان سپردهاند.
آثار ادبیای که دربارهی «سربازان فراری» نوشته شد روایتهای به حاشیهراندهشدی جنگ عراق با ایران را برجسته کردند، کسانی که از حافظهی جمعی و تاریخ ادبی عراق پاک شده بودند. آثاری از این دست نوعی حافظهی بدیل هستند که به قلم (یا دربارهی) کسانی نوشته شده که بهطور معمول از گفتارهای عمومی دولت حذف میشدند.
با آغاز جنگ زنان بسیاری از حقوق خود را از دست دادند. حق سفر زنان بدون اجازهی شوهر یا پدر پس گرفته شد؛ زنان دیگر به لوازم جلوگیری از بارداری دسترسی نداشتند و به آنان گفته شد که وظیفهی ملیشان این است که پنج فرزند برای جنگ به ارمغان آورند. حتی کاندوم غیرقانونی اعلام شد.
تنها در سال آخر جنگ، وقتی که صدام قصد داشت افکار عمومی را برای صلح با ایران آماده کند بود که زنان مجال بازگویی روایتهایشان دربارهی فجایع جنگ را یافتند. این روایتها وقتی اجازهی انتشار پیدا کردند که حکومت آن را در راستای برنامههای خود میدانست.
زنان در طول جنگ باید هم بار کار خانه را به دوش میکشیدند و هم جای خالی مردان را پر میکردند؛ در این سالها میشد زنان را به عنوان کارگر پمپ بنزین و رانندهی کامیون دید. زنانی که در نزدیک جبههها زندگی میکردند وضع بهشدت دشواری داشتند: هم شاهد خرابشدن خانهشان در اثر آتش توپخانهی ایران بودند و هم شاهد کشتهشدن عزیزان و همسایگانشان.
وجه غالب تولیدات فرهنگی تصویر سربازانی بود که در جبهه رشادت میورزیدند و زنانی که در خانه منتظر بازگشت مردان میماندند. زنان معشوقگانی در فراغ یا همسرانی منتظر بودند؛ مرد سرباز اما زن دوستداشتنی خود را در پی «عشق» بزرگتر به وطن رها میکرد
زنی روسری سیاه از سر میکند و کبریت میکشید که ببینیدم. میگریختی از نگاهش، از پرهیب تن نازکش، از یادش میگریختی و دور نمیشد موی پریشان رها میشد که بسوزد و بسوزاند.
شاعران عراقی گاه در عرصهی سخن از نظامیان جنگطلب هم جلوتر رفتند. در حالی که نظام پلیسی صدام ارعاب میآفرید، شعر حامی صدام فضای پلیسی و نظامی کشور را مقدس نشان میداد. تحصیلکردگانی که با حال و هوای تجدد آموزش دیده بودند چنین ادبیاتی را تولید کردند.