خانههای خشمگین
نثار محمدی
محلهی «منبع آب» (یا کوی منبع آب) در شرق اهواز و در منطقهی هفت شهرداری قرار دارد و یکی از نخستین محلات کارگرنشین و حاشیهنشین این شهر است.
محلهی «منبع آب» (یا کوی منبع آب) در شرق اهواز و در منطقهی هفت شهرداری قرار دارد و یکی از نخستین محلات کارگرنشین و حاشیهنشین این شهر است.
تعداد زندانیها در هلند آنقدر کم شده که زندانهای این کشور در حال تعطیل و تبدیل شدن به مدرسه، هتل و مراکز نگهداری از پناهجویان هستند.
شاهی که بر خود شاه است از میهندوستی فرمان میگیرد، نه از خودپرستی؛ و در نگونبختی مردمانش، او را تدبیری جز سپردن خود به دست عواطف عالی انسانی نیست، و رام کردن خود از این راه. بهترین شیوهی مدیریت بحران این است: فقط انسان باش، همین! بگذار انسان زمام امور را به دست گیرد و تعیین تکلیف کند.
«از جمهوری اسلامی فرار میکنم، به جرم خوانندهی زن بودن. من فقط یک خوانندهی عروسی هستم، توی محافل و جمعهای فامیلی میخونم، خواننده که نیستم!» مأمورهای زن امنیتی که به در خانهی پدرم آمده بودند، در جواب گفتند: زن باید بشینه خونه بچهداری کنه! خجالت نمیکشی صدات به گوش نامحرم میرسه؟ امام جماعت مسجد محل، از من شکایت کرد، توی یکی از محلههای شهر نجفآباد، پاسدارهای پایگاه بسیج، به من گفتند: دلت اسید میخواد؟ دیگه صدات به گوشمون نرسه!»
در دوران کودکی بسیاری از شبها با درماندگی شاهد دشنام شنیدن و کتک خوردن مادرم از پدرم بودم. هنوز میتوانم بوی الکل را به یاد بیاورم، ترس را در چشمان مادرم ببینم و نومیدیِ لاعلاجی را حس کنم که زمانی بر ما چیره میشود که نمیفهمیم چرا عزیزانمان به یکدیگر آسیب میرسانند. امیدوارم که هیچکس، بهویژه یک کودک، چنین تجربهای را از سر نگذرانَد.
بهرغم تغییراتی که در چند دههی اخیر در سیاستگذاریهای مرتبط با مواد مخدر در ایران رخ داده است، انسانیتزدایی از مصرفکنندگان مواد مخدر همچنان ادامه دارد. زبان، تصویرسازیها، رفتارهایی که از مصرفکنندگان مواد مخدر انسانیتزدایی میکند و خشونتی که علیه آنان اعمال میشود، با هم چه پیوندی دارند و اصلاً چرا باید همهی ما به شیوهی تصویرسازی از مصرفکنندگان مواد مخدر اهمیت بدهیم؟
مناقشهی پیچیده و طولانی فلسطین و اسرائیل چالش مهم و منحصربهفردی برای چپ، چه در سطح ملّی و منطقهای و چه در سطح بینالمللی، ایجاد کرده است. دربارهی این مسئله با بودور حسن، نویسندهی فلسطینی، و ایلان پاپه، تاریخنگار نامدار اسرائیلی، گفتوگو کردهایم، که متن آن را در ادامه میخوانید.
غربستیزی از اساسیترین مسائلی است که بسیاری از ناسیونالیستها، چپها و اسلامگرایانِ ایرانی در ۱۵۰ سال اخیر روی آن تأکید داشتهاند. اما وقتی از غربستیزی سخن میگوییم، دقیقاً از چه سخن میگوییم؟ از چه زمانی غربستیزی در ایران ــ و بهطورکلی در جهانسوم ــ رواج پیدا کرد؟ چه تفاوتهایی بین غربستیزی، استعمارستیزی و انتقاد به غرب وجود دارد؟ با محمدرضا نیکفر، پژوهشگر فلسفه و نویسنده، دربارهی این موضوع گفتوگو کردهایم.
آنگلا دوروتئا مرکل فرزند اول یک کشیش و دینشناس پروتستان و معلم زبانهای لاتین و انگلیسی بود. در اولین سالهای بعد از جنگ جهانی دوم و تقسیم آلمان بین بلوک شرق و غرب، خانوادهی آنگلا ــ که در آن زمان چند هفته بیشتر از تولدش نمیگذشت ــ از هامبورگ به آلمان شرقی مهاجرت کردند. یک شوخی رایج دربارهی آن دوران این است که «فقط دو گروه از آلمان غربی به شرق مهاجرت میکردند: کمونیستها و دیوانهها.»
قاعده در رفتار با بچهها هنوز این است که «چوب معلم گل است». این قاعده آنقدر جاافتاده که در تصویر ارائهشده از مدارس در سینما و صداوسیمای جمهوری اسلامی نیز نمایان است؛ «مدیر»، «آقای ناظم»، «معاون» و «معلم» دلسوزی که خطکش در دست به این سو و آن سو میرود. پیشفرض رایج این است که چندصد دانشآموز را صرفاً با زبان خوش نمیتوان اداره کرد.
هوشنگ گلشیری در زمستان ۱۳۷۷، پس از قتلهای سیاسی آن سال، نخست اینها را مینوشته تا بعد مصالح کارش کند، چنانکه خود نوشته «این که مینویسم واقعاً کار نیست. این تنها یادداشتی است، مادهٔ خامی که باید با همۀ آن اعماق ترکیب شود، یا تصاویری از آن اعماق را تزیین کند، واقعنما کند.» اما بعد تصمیم میگیرد که آن را مقالهای کنَد و به نشریۀ The New York Review of Books برای انتشار بسپارد.
در نظرسنجی «پیو» در اکتبر پارسال، نزدیک به یک سوم از آمریکاییهای سفیدپوست گفتند که توجه اخیر به مسائل نژادی حاکی از «تغییری عمده» در نگرش آمریکاییها به نژاد است ــ ۴۵ درصد دیگر گفتند که «تغییری جزئی» است ــ و تقریباً نیمی عقیده داشتند که این تغییرات به سیاستهایی خواهد انجامید که نابرابریِ نژادی را کاهش خواهد داد. در ماه دسامبر، بیش از یک سوم از بریتانیاییها در نظرسنجی «یوگاو» گفتند که بیش از گذشته دربارهی نژادپرستی بحث میکنند.
صادرات فرش دستباف ایران به کمترین میزان در چند دههی گذشته رسیده است. صادرات این محصول سنتی به علت تحریمها و رکود اقتصادی از حدود ۵۰۳ میلیون دلار در سال ۱۳۹۶ به ۷۲ میلیون دلار در سال ۱۳۹۹ رسیده است. گزارشهای گمرک ایران هم نشان میدهد که در هفت ماه اول امسال صادرات این محصول حدود ۳۰ میلیون دلار بوده است.
در چند سال اخیر، آثار بوریس گرویس خوانندگان نسبتاً پرشماری در نزد فارسیزبانان پیدا کرده است ـ بهویژه در میان اهل نقد و فلسفهی هنر و نیز نظریهی رسانه. به گمان من، گرویس را باید همچون هر اندیشمند دیگری، در ظرف زمان و نیز در بستر مجموعهی آثارش فهمید. پس تا جایی که در این مقال میگنجد از پیشینهی کار فکریِ گرویس مینویسم تا بتوان آثار او را نه معلق در خلأ بلکه همچون پارههایی از جهان اندیشهی او خواند.
مهدی میثاقیه یکی از برجستهترین و اثرگذارترین تهیهکنندگان سینمای ایران بود که پس از انقلاب بهعلت اعتقاد به آیین بهائی، چیزی جز زندان و انزوا نصیبش نشد. هرچند سی سال از درگذشت او میگذرد اما هنوز در برخی از مطبوعات ایران میراث هنری درخشانش را تخریب میکنند. برای مثال، روزنامهی «کیهان» در ده سال گذشته، بیش از پنجاه یادداشت و مقاله و گزارش سرشار از تهمت و افترا علیه او منتشر کرده است.
ریشهها و علل بیطرفی چیست؟ عوامل تعیینکنندهی زمانی و مکانی در این موضعگیری چه نقشی دارند؟ آیا بیطرفی همیشه یک موضع طبیعی است یا در مواردی جنبهی ریاکارانه دارد؟ چگونه میتوان این واکنش را در طیف گستردهای از رفتارهای فردی تا عرصههای کلان سیاسی تبیین کرد؟
این اولین بار است که یک نهاد مردمیِ بینالمللی پس از مدت کوتاهی از وقوع جنایت در ایران رسیدگی حقوقی به آن را بر عهده میگیرد. این سرعت عمل سبب شد تا نه تنها شهادتها و رنج قربانیان این جنایت، تازه و دستنخورده به گوش قضات و جهانیان برسد بلکه در فاصلهی کوتاهی، داغداران و دادخواهان، روند دادخواهیِ ترمیمبخشی را تجربه کنند که در عین قدرتمند کردن آنها و ایجاد همدلی اجتماعی با ایشان، به مبارزهی دادخواهانهی آنان ابعاد تازهای میبخشد.
معمولاً اگر داستانی را از جای مناسبی شروع نکنیم، نتیجهگیری آن هم درست نخواهد بود. این امر در مورد تاریخ پیدایش جهان مدرن نیز صادق است. روایتهای سنتی به «عصر اکتشاف» اروپا در قرن پانزدهم، و ایجاد ارتباط دریایی بین غرب و شرق، اولویت میدهند. و این رویداد مهم تاریخی را، به کشف سرنوشتساز، هرچند تصادفیِ، آنچه به «دنیای جدید» شهرت یافت، گره میزنند.
رؤسای دولتها و سران نظامی، وطندوستی را دلیل اصلی پیروزی در جنگها میدانند اما واقعیت این است که سربازان برای فراموشیِ آنچه انجام میدهند و آنچه بر سرشان میآید، اغلب مست و نشئه جنگیدهاند. یکی از موضوعات مهمی که عمدتاً نادیده مانده، نقش اعتیاد سربازان به موادمخدر در نبردها است.