وضعیت سفید؛ تأملی کوتاه بر انفعالِ جمعی و دشواریِ کنش در جنگ ۱۲ روزه
سپیده رشنو
ما در اعماق روحمان دنبال راه بهتری بودیم اما انگار راه بهتری وجود نداشت. جامعه ناگهان خود را ناتوان از موضعگیری، عمل یا حتی اندوه دستهجمعی مییافت.
ما در اعماق روحمان دنبال راه بهتری بودیم اما انگار راه بهتری وجود نداشت. جامعه ناگهان خود را ناتوان از موضعگیری، عمل یا حتی اندوه دستهجمعی مییافت.
برای بسیاری از مردم، کشور منبع هویت است: نوعی پایه و اساس، نوعی خمیره و سرشت، نوعی پرچم و بیرق. اما وقتی انقلابی را از سر میگذرانید چه اتفاقی رخ میدهد؟ وقتی گسلِ تاریخ تکان میخورد و تمام ارکان زندگیتان به لرزه میافتد چه میشود؟
تا کمر از پنجره خم شدم تا سمت راست را بهتر ببینم. مامان هم هراسان کنار پنجره است. میپرسد چی شده، کجا منفجر شده؟
جمعیت مازندران ۳/۵ میلیون نفر است ولی نیروی انتظامی میگوید از ۲۴ تا ۳۰ خرداد ۶ میلیون نفر وارد مازندان شدهاند که تقریباً دو برابر جمعیت استان است.
لیبرالیسم رادیکالی که در گفتهی بارگاس یوسا وجود دارد ممکن است در میان نویسندگان داستان و رمان به طور کلی حضور داشته باشد اما تاریخ مدرن گفتگوها را به شیوهای شکل داده است که به نظر میرسد ما اظهارات جدید آشکاری دربارهی ضدیت با جنگ نداریم.
«من و خانوادهام قربانیِ این جنگ خونین هستیم. لطفاً به ما کمک کنید تا راه امنی برای خروج از غزه بیابیم و خانوادهام را نجات دهید. لطفاً این پیام را با دیگران در میان بگذارید.»
سحرگاه روز بیستوسوم خرداد ساعت پنج صبح تلفنم زنگ خورد، روی صفحه اسم برادرم بود، گفتم الان کی مرده که این ساعت برادرم تلفن کرده، بین خواب و بیداری جواب دادم و همان اول گفتم کی مرده؟ برادرم گفت زدند.
آیا کسی باور میکند که نویسندهای دیگر نتواند بنویسد، فقط به این علت که چیزی برای خوردن ندارد؟ آیا برای کسی مهم است که در گوشهای از دنیا مردمی چنان گرسنگی میکشند که نفسشان درنمیآید؟