سوئد چطور به همزیستی مهاجران کمک میکند؟
na
برای اکثر مردم در سوئد، اسافای (SFI) مفهوم آشنایی است. این حروف اختصاری نام دورههای آموزشیِ زبان سوئدی است که «سوئدی برای مهاجران» خوانده میشود و شرکت در آن برای هر کسی که این کشور را برای کار و زندگی بر میگزیند، کلید ورود به جامعه است. تلویزیون سوئد چند سال است که ترتیب این حروف را به هم ریخته و ترکیب تازهای ساخته که بر اساس آن یک مسابقهی تلویزیونی برگزار میشود: IFS. در این ترکیب، جای مهاجران و سوئدیها عوض شده است و میتوان آن را چنین ترجمه کرد: «مهاجران برای سوئدیها». چون در دورههای آموزشیِ اسافای مفهوم زبان فراتر از سخن گفتن و نوشتن است و آموزش فرهنگ را نیز در برمیگیرد، این مسابقهی تلویزیونی را هم میتوان چنین تفسیر کرد: مسابقهای که زبانِ مهاجران را در معنای عامتر، یعنی فرهنگ، به سوئدیها آموزش میدهد.
در قرن نوزدهم، سوئد عمدتاً کشوری مهاجرفرست بود و بسیاری از اهالیاش در جستوجوی زندگیِ بهتر به آمریکا مهاجرت کردند. در قرن بیستم، این وضعیت تغییر کرد.
پس از جنگ جهانی دوم، مهاجرت به سوئد به شدت افزایش یافت، بهویژه از طریق مهاجرت نیروی کار. در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ بسیاری از فنلاند، یوگسلاوی، ایتالیا و یونان برای کار در صنایع سوئدی به این کشور آمدند. در دههی ۱۹۷۰ مهاجرت نیروی کار کمتر شد و مهاجرت پناهندگان اهمیت بیشتری پیدا کرد. پناهندگانی از کشورهای درگیر جنگ، مانند شیلی (در دههی ۱۹۷۰)، ایران (در دههی ۱۹۸۰) و بالکان (در دههی ۱۹۹۰) به سوئد پناه آوردند. در طول دههی آغازین قرن جدید مهاجرت پناهندگان، بهویژه از عراق و سوریه، ادامه یافت.
امروزه سوئد جامعهای چندفرهنگی است که بخش چشمگیری از جمعیتش خارجیتبارند و مهاجرت همچنان یکی از موضوعات مهم در سیاست و بحثهای اجتماعی سوئد است. گرچه محدود کردن مهاجران و «مشکلاتی که آنها برای جامعهی سوئد پدید میآورند» یکی از موضوعاتی بوده که حزب راست افراطیِ «دموکراتهای سوئد» از آن بهعنوان ابزاری برای جلب رأی بیشتر استفاده کرده، اما جامعهی سوئد در مجموع، روادار و پذیرای فرهنگهای گوناگون است و گاه حتی به مماشات با ورود عناصر فرهنگیِ مهاجران، بهویژه مسلمانان، متهم میشود.
سیاستهای ادغام در سوئد به روشهای مختلف انجام میشود؛ برنامهی SFI (آموزش زبان سوئدی برای مهاجران)، ادغام در بازار کار با برنامهها و پشتیبانی از تسهیل ورود به بازار کار، آموزش و تحصیلات کودکان تازهوارد برای سازگاری با نظام آموزشی سوئد و حمایت لازم برای موفقیت در مدرسه، انواع گوناگون حمایت اجتماعی، از جمله حمایت مالی، حمایت از مسکن و کمک به ادغام در جامعهی محلی.
در نتیجه، وجود مدیران عالیرتبه در عرصهی تجارت، وزرای کابینه و نمایندگان مهاجرتبار پارلمان چیز عجیبی نیست. در دیگر عرصههای اجتماعی نیز چنین است. بر اساس سیاست ادغام فرهنگی، از فعالیتهایی که به تعمیق فهم فرهنگی و نزدیکی میان گروههای مختلف جامعه کمک کند، حمایت میشود. به لطف این سیاستها، مهاجران و مهاجرتباران، تأثیر مهمی بر صنعت سرگرمی سوئد، از جمله تلویزیون، موسیقی، فیلم و ادبیات، داشتهاند و دارند.
بسیاری از مهاجران به چهرههای برجستهای در تلویزیون و فیلم سوئد تبدیل شدهاند. مثلاً فارِس فارِس، یکی از نامدارترین بازیگران سوئد، لبنانیتبار است. محمود بیطار، یوتیوبر و کمدین سوری-سوئدی هم به لطف ویدیوهایش دربارهی زندگی مهاجران در سوئد محبوبیت دارد.
حوزهی موسیقی سوئد نیز به شدت تحت تأثیر مهاجران و هنرمندان مهاجرتبار بوده است. زارا لارشون، هنرمند پاپ سرشناسی که در سوئد متولد شده، اغلب به مسائل مربوط به ادغام و نژادپرستی میپردازد. لیلا نامو، رپر مراکشیتبار، به واسطهی آثار انتقادی-اجتماعی خود شناخته شده است. سیلوانا امام، هنرمند رپ کوییر سوری و لیتوانیاییتبار، به چهرهای نامدار در حوزهی موسیقی و کنشگری در سوئد تبدیل شده است. چند خوانندهی ایرانی، مانند لاله، و گروه آبجیز هم در سوئد بسیار مشهورند.
علاوه بر این، مهاجران در طنزپردازی نوآوری کردهاند. پترینا سولانژ کمدین سوئدیِ آنگولاییتباری است که به خاطر طنز اجتماعی و انتقاد از نژادپرستی و تعصبات شهرت دارد. سوران اسماعیل، کمدین کردتبار، مدتها یکی از مشهورترین طنزپردازان و کمدینهای سوئد بوده است.
نویسندگان مهاجرتبار هم ادبیات سوئد را غنی کردهاند. یوناس حسن خمیری، یکی از تحسینشدهترین نویسندگان سوئد، تونسیتبار است. او در آثار خود اغلب دربارهی هویت و احساس تعلق مینویسد. آتنا فرخزاد، شاعر و نمایشنامهنویس ایرانیتبار، به لطف آثار سیاسی و شاعرانهاش توجه زیادی را به خود جلب کرده است.
چند مجری تلویزیونیِ مهاجرتبار نیز به چهرههای محبوبی در رسانههای سوئدی تبدیل شدهاند. جینا دیراوی، با اصالت فلسطینی، یکی از مشهورترین مجریان تلویزیونی در سوئد است. او میزبان چند برنامهی مهم، از جمله «ملودیفستیوالن» و Musikhjälpen بوده و به یکی از افراد سرشناس در مسائل مربوط به تنوع و تکثر تبدیل شده است. دیوید باترا، مجری هندیتبار، به خاطر شوخطبعی و سخنان انتقادیاش مشهور است. کودجو اکولور، کمدین و مجری رادیوییِ غناییتبار، مجری بسیاری از برنامههای مهم تلویزیونی، از جمله ملودیفستیوالن ۲۰۱۹ و Idrottsgalan ، بوده است. او همچنین یکی از گویندگان محبوب رادیو است و برای مدتی طولانی یکی از میزبانان برنامهی صبحگاهیِ Morgonpasset i P3 بوده است.
مهاجران در این حوزهها نه تنها استعدادهای هنریِ خود را نشان دادهاند بلکه در ارائهی دیدگاههای جدید و گفتوگو پیرامون تنوع و هویت در جامعهی سوئد نقش داشتهاند.
مهاجران از سوئدیها چه میپرسند؟
به مسابقهی «مهاجران برای سوئدیها» برگردیم. این روزها فصل سوم این مسابقه در حال اجرا است. احمد برهان، کمدین و بازیگر اریترهایتبار، مجری برنامه است. او در این برنامه از طنز برای بحث دربارهی مسائل فرهنگی و گفتوگو دربارهی ادغام و همزیستی استفاده میکند.
روال مسابقه چنین است که هر یکشنبهشب سه شرکتکنندهی سوئدیِ غیرمهاجر باید حدس بزنند که آیا حرفهای پنلیستهای مهاجرتبار دربارهی سؤالات مطرحشده پیرامون فرهنگ مهاجران درست است یا نه.
«مهاجران برای سوئدیها» در واقع الهامگرفته از «گفتوگو در مربع» (Prat i kvadrat)، برنامهی تلویزیونیِ مشهور سوئد در دههی ۱۹۸۰، است. «گفتوگو در مربع» نیز نوعی مسابقهی سؤال و جواب بود که افراد مشهور در آن شرکت میکردند. بخش مهمی از برنامه بر فرهنگ و جامعهی سوئدی و شوخی با آنها متمرکز بود و به خاطر ترکیب کردن طنز با جنبههای جدیِ زندگی و همچنین ارائهی نظرات انتقادی و دیدگاههای اجتماعیاش شهرت داشت.
مایکل لیندگرن، تهیهکنندهی «مهاجران برای سوئدیها»، که آن برنامه را بسیار یکدست و همگن میدانست، تصمیم گرفت که وضعیت را تغییر دهد. او مهاجرتباران را در پنل قرار داد تا با تصور رایج مبنی بر اینکه «سوئد از مهاجران جدا افتاده است» بازی کند و و دیدگاهها را تغییر دهد.
افراد مشهوری از دنیای رسانه و طنز سوئد، مانند فیلیپ دیکمن، پترینا سولانژ و اولین موک، در پنل حضور دارند. اعضای پنل که همگی مهاجرتبارند، به پرسشهایی دربارهی سنتهای فرهنگی پاسخ میدهند که میتواند خندهدار، آموزنده یا صرفاً بخشی از اطلاعات عمومی باشد. مثلاً این سؤال که «در کدام فرهنگ وقتی فردی به دنیا میآید یک ساله است؟»، مخاطب را با نوعی تفاوت در نگرش به مفهوم سن روبهرو میکند. سؤالِ «در کدام فرهنگ در توالت از آفتابه استفاده میکنند؟»، که پاسخش ایران و برخی کشورهای مسلمان است، برای شهروندان غربی تعجببرانگیز است اما در عین حال میتواند حاوی پیشنهادی ضمنی برای اضافه کردن سیستم شستوشو به فرهنگ غیرمسلمانان باشد و از قضا برای آنها جذاب بوده است. این سؤال که «در کدام فرهنگ باز کردن هدیه بلافاصله پس از دریافت آن بیادبانه است؟»، به فهم تفاوت در آداب و رسومِ احترام کمک میکند و میتواند به بحثهای خندهداری دربارهی آنچه در فرهنگهای مختلف مؤدبانه تلقی میشود، بینجامد.
بنابراین، در کنار سؤالاتی مثل «در کجا معمول است که با هر وعدهی غذا ماست (دوغ) بنوشند؟» که هم موقعیتی طنزآمیز ایجاد میکند و هم عنصری به فرهنگ غذاییِ کشور میافزاید، پرسیدن اینکه «در کدام کشور برای خوشآمدگویی به نوزاد تازهمتولد شده یک درخت میکارند؟»، نوعی ارزش فرهنگیِ زیستمحیطی را به جامعه آموزش میدهد.
با این حال، سؤالات مسابقه همیشه بیدردسر نیست. بعضی سؤالات میتواند تصورات منفی دربارهی فرهنگهای مختلف را تقویت کند یا به تقویت کلیشهها بینجامد و پیشداوری ایجاد کند. به همین علت سازندگان این برنامه کوشیدهاند تا انتقادات طرحشده در راستای ارزشهای جامعهی سوئد باشد.
یک نمونهی جنجالی سؤالی است که احمد برهان، مجری برنامه، در یکی از قسمتهای فصل جدید این مسابقه در آوریل ۲۰۲۴ مطرح کرد. این سؤال به اظهار نظر جنجالیِ یک امام جماعت در مالمو دربارهی اقلیتهای جنسی اشاره میکرد.
صلاح الدین برکات، امام جماعت مسجدی در مالمو که در سال ۲۰۱۹ بهعنوان یکی از نمایندگان پروژهی همکاری یهودیان و مسلمانان ــ «امانت» ــ جایزهی حقوق بشری دریافت کرده بود، در دسامبر ۲۰۲۳ در حمایت از آنل احمد هودزیچ، بازیکن سابق تیم فوتبال باشگاه مالمو که از بستن بازوبند کاپیتانی رنگینکمانی در لیگ برتر خودداری کرد، در فیسبوک نوشت همانقدر که دیگران خواهان تحمیل ارزشهای اسلامی نیستند، مسلمانان هم نمیخواهند پرچمهای اقلیتهای جنسی یا ارزشهایشان به آنها تحمیل شود: «اگر این همجنسگراهراسی است که رفتار اقلیتهای جنسی را گناه بدانیم، پس اصولاً همهی مسلمانان همجنسگراهراس هستند.» این گفتهها در همان زمان با انتقاد شدید مواجه شد.
الاف علی، سردبیر و یکی از اعضای پنل مسابقهی ایافاس، اظهارات صلاحالدین برکات را با این جمله خلاصه کرد: «در کدام فرهنگ احترام نگذاشتن به رفتار اقلیتهای جنسی و گناه خواندن آن قابل قبول است؟» طرح این پرسش در این برنامه واکنش برکات را برانگیخت. سازندگان برنامه گفتند که هدف از این سؤال به راه انداختن بحث دربارهی تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی در مورد حقوق همجنسگرایان و برداشتهای مختلف از آن بوده است اما او به این برنامه حمله کرد و نوشت: «کمدینهای برنامه که نامهای اسلامی دارند، به خاطر پول و برای خوشایند اکثریت غیرمسلمان دینِ خود را فروختهاند.» او به این اکتفا نکرد و در یک قسمت از پادکست «اسلامولوژیک»، الاف علی را «یکی از این افرادی» خواند «که علیه فرهنگ ناموس فعالیت میکند و از این راه برای خودش کار ایجاد کرده است و پیشرفت میکند». برکات گفت که شنیده الاف «پدرش را زیر اتوبوس انداخته است.»
الاف علی، که سوریتبار است، به دلیل فعالیتهایش در نقد مسائل فرهنگی و اجتماعی، بهویژه در مورد هنجارهای اجتماعی و فشارهای فرهنگی، و همچنین به خاطر نوشتههایش در مورد مسائل مربوط به حقوق زنان و نقد هنجارهای اجتماعی در سوئد شهرت دارد.
متفاوت یا شبیه؟
اکثر بینندگان و منتقدان نقش برنامهی «مهاجران برای سوئدیها» را به علت توانایی در به تصویر کشیدن تنوع فرهنگی و ایجاد فضایی برای گفتوگو دربارهی مسائل اجتماعی مثبت ارزیابی میکنند. آنها معتقدند که این برنامه توانسته به روشی سرگرمکننده و آموزنده به مسائل پیچیدهای چون هویت و فرهنگ بپردازد.
«مهاجران برای سوئدیها» در پی نزدیک کردن مهاجران و سوئدیهای سفید، تقویت فرهنگ ادغام، ارائهی تصویری انسانی از زندگی بشر در فرهنگهای گوناگون و جذاب نشان دادنِ تفاوتها است، و هر قسمت از آن به طور میانگین ۲۶۶ هزار بیننده داشته اما از انتقاد هم بینصیب نمانده است. جامعهی سوئد منتقدانی دارد که میگویند اینکه صنعت سرگرمی بر تفاوت استوار است، چندان چیز مثبتی نیست.
نحوهی نمایش تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی در طنز و برنامههای تلویزیونی و سوءاستفادههای نژادپرستانه از آن یکی از پاشنههای آشیل این برنامه است. مثلاً دیدگاههای حزب «دموکراتهای سوئد» میتواند به طور غیرمستقیم در برنامههای طنزی مانند «مهاجران برای سوئدیها» ارائه شود. به این معنا که تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی گاه به گونهای به نمایش درمیآید که ممکن است با دیدگاههای نژادپرستانه هماهنگ و به آنها نزدیک باشد.
بعضی هم عقیده دارند که این برنامه نگرشی سطحی به مسائل عمیق فرهنگی و اجتماعی دارد و این مسائل را به موضوعاتی سرگرمکننده تقلیل داده است. به نظر این گروه، این برنامه بهجای استفاده از طنز باید مسائل مرتبط با تنوع و همزیستی را عمیقتر بررسی کند.
بعضی دیگر میگویند که این برنامه دربارهی تفاوتهای موجود اغراق میکند. به نظر آنها، این برنامه بر تفاوت میان سوئدیهای سفیدِ ثروتمند با نامهایی مانند سارا و گوستاف و نوعی «دیگری» بنا شده است که با چیزهای ناشناخته، غذاهای مرموز و سنتهای عجیبی به سوئد آمده که میتواند سوئدیها را بترساند یا آنها را نگرانِ از دست رفتن ارزشهایشان کند، گرچه در واقع تفاوتی بین یک سوئدیِ ایرانیتبار و یک سوئدی متولد استکهلم وجود ندارد؛ هر دو نظافت میکنند، از کباب کردن خوششان میآید، دمپایی میپوشند و احساساتی میشوند.
به نظر بسیاری، در فرهنگ جهانیشدهی امروز تفاوتهای فرهنگی کمتر از آن است که گمان میکنیم. شکاف واقعی بیشتر به تفاوتهای اقتصادی و اجتماعی برمیگردد، و مقابله با نژادپرستی و مشکلاتِ اجتماعی مستلزم تغییرات اقتصادی و بازتوزیع منابع است و نه صرفاً تمرکز بر مهاجرت و فرهنگ. با این حال، از کشوری که برای تضمین همزیستیِ صلحآمیز فقط از مهاجران توقع ندارد که خود را با میزبان منطبق کنند، درسهای زیادی میتوان آموخت.