تب‌های اولیه

بی حجاب، از انقلاب تا ولی‌عصر

سوار بر خط شرق به غرب هستم و می‌خواهم در ایستگاه میدان انقلاب پیاده شوم. دو دختر جوان کوله‌به‌دوش که به نظر نمی‌رسد بیش از بیست سال داشته باشند، بدون روسری در کنار درِ ورودی واگن با هم پچ‌پچ می‌کنند و ریزریز می‌خندند. در دو سه واگن جلویی و عقبی هم یکی دو زن بی‌حجاب می‌بینم.

روایت‌هایی از کشف حجاب: «زن‌، زندگی، آزادی»، یعنی ما تنها نیستیم

مریم فومنی

اولین باری که چادرم را برداشتم، روزی بود که قرار بود به حوزه‌ی علمیه‌ی قم برویم. سال ۱۳۸۳ بود و من ۲۳ ساله بودم. در یک سازمان غیردولتی کار می‌کردم. دو سالی بود که می‌دانستم دیگر چادر مشکی را نمی‌خواهم. چند ماهی بود که با مامان سرِ برداشتن چادر چانه می‌زدم.