تب‌های اولیه

آلمان با میراث نژادپرستانه‌ی خود مواجه شد. بریتانیا و آمریکا هم باید چنین کنند

سوزان نایمن

عجیب نیست که انفجار خشم ابتدا در آمریکا رخ داد. قتل جورج فلوید و بریونا تیلور تنها عامل تظاهرات «جانِ سیاه‌پوستان اهمیت دارد» نبود. فقر و وضع نامناسب سلامت در جوامع سیاهان هم در ابراز این خشم نقش داشت ــ یعنی همان عواملی که سبب شد میزان مرگ‌ومیر سیاه‌پوستانِ مبتلا به کووید-۱۹ سه برابر سفیدپوستان باشد. اما مشکل عمیق‌تر از این‌هاست: تحریف تاریخ.

افسون‌زدایی و رسالت معنایابی

چَد وِلمان

نخستین پژوهش را درباره‌ی «نسل آتی دانشگاهیانِ» آلمان اقتصاددان آلمانی، فرانس اولنبورگ، در ۱۹۰۸ منتشر کرد. او این طور نتیجه‌گیری کرد که آنان نه جوان هستند و نه آینده‌ای دارند. هر چند برخی از مدرسان دانشگاه‌های مشهور آلمان، از آزادی ملازم با زندگی دانشگاهی برخوردار بودند اما برخی نیز صرفاً رنج و سختی نصیبشان می‌شد. آنان، در وضعیت «افسردگی و فقر‌»، منتظر بودند تا به کار دانشگاهی دائمی «دعوت» شوند هرچند می‌دانستند این اتفاق نخواهد افتاد.

قدرت‌های استعمارگر اروپایی هنوز تمایلی به قبول کارهای زشت گذشته‌ی خود ندارند

جان هنلی، فیلیپ اولترمن، دنیل بافِی

هلند در قرن هفدهم به یکی از قدرت‌های جهانی تبدیل شد و به لطف ثروت هنگفتی که کمپانیهای هند شرقی و غربی به بار آوردند در عرصههای تحقیق علمی و کوشش‌های هنری ترقی کرد. اما این دوران همراه با خشونت‌های استعماری در مقیاس وسیع و فعالیت گسترده در تجارت بردگان بود.

آمریکا ملت مهاجران نیست و هرگز نیز چنین نبوده است

دانکن مونچ

به ما می‌گویند که ملت آمریکا بر اساس نیاکان مشترک یا حتی تاریخ ملی شکل نگرفته است بلکه آنچه بدان شکل داده آرمان‌های «دموکراسی» و این واقعیت بوده که ما تنها ملت روی زمین هستیم که ملت‌بودنمان به طور خالص حاصل مهاجرت است. شعار «ملت مهاجران» جزئی از اسطوره‌های فرهنگی آمریکاست که هم چپ آکادمیک «بیدار» و هم ملی‌گرایان راست‌گرای سرزمین‌های میانه جا تا جا از آن استفاده می‌کنند.

رئیس جمهور آلمان: باید خود را از شر وسوسه‌های ناسیونالیسم خلاص کنیم

فرانک-والتر اشتاین‌مایر

۷۵ سال پس از پایان جنگ، ما آلمانی‌ها باید از بسیاری دستاوردها خوشحال باشیم. اما هیچ یک از این دستاوردهای مثبت جاودانه نیست. به همین دلیل است که نباید از یاد برد که ۸ مه پایان آزادسازی نبود ــ حفظ آزادی و دموکراسی وظیفه‌ای ابدی است که از آن روز به ما سپرده شده است!

۸ مه: نگاهی به آخرین هفته‌ی جنگ جهانی دوم و رویکرد آلمانی‌ها به مفهوم «رهایی»

امید رضایی

در ادبیات رسمی آلمان از ۸ مه ۱۹۴۵  به عنوان «روز آزادسازی» یا «روز رهایی» یاد می‌شود، نمونه‌ای کم‌نظیر از این که کشورِ مغلوبِ یک جنگ روز پایان را روز آزادسازی می‌نامد و جشن می‌گیرد. امسال در ایالت برلین ۸ مه تعطیل رسمی است. سایر ایالت‌ها هم یاد این روز را گرامی می‌دارند.

اگر کسی لب به حقیقت باز کند کشته می‌شود

نیل هائر

یکی از صبح‌های ماه آوریل گذشته افسران مهاجرت به محل زندگی مینکل مالیزایف در شهر لودن‌شاید آلمان رفتند تا خبری را برسانند که جز دردسر چیزی برایش نداشت. پس از چهار سال زندگی در آلمان می‌خواستند او و خانواده‌اش را به جایی برگردانند که از آن آمده بودند: چچن در روسیه.

در جستجوی انسان درستکار

گری سول مورسون

از زمانی که کتاب زندگی و سرنوشتِ واسیلی گروسمن پس از مرگ او در سال ۱۹۸۰ برای نخستین بار انتشار یافت، این کتاب را به عنوان یکی از مهمترین کتاب‌های دوران ما ستوده‌اند. لئون آرون آن را «بزرگترین رمان روسی قرن بیستم» خوانده است. به گفته‌ی لیندا گرانت در گاردین این تا کنون تنها کتابی بوده که جهان‌بینی او را متحول کرده است: «سه هفته طول کشید تا آن را خواندم و سه هفته‌ی دیگر در نقاهت آن تجربه بودم، و در آن مدت تنفس هم برایم مشکل بود.»