هر چند دولتها میتوانند آزادی بیان را به نفع خود محدود کنند اما کاستن از شفافیت و اِعمال سانسور هزینههایی دارد. اغلب این سبکسنگین کردن سود و زیانِ سرکوب و سانسور را «تنگنای دیکتاتور» میخوانند. نوعی از این تنگنا وقتی به وجود میآید که دولت میخواهد محدودیتهایی علیه آزادی بیان وضع کند اما سرکوب میتواند به واکنش منفی علیه دولت بینجامد.
استفادهی جناحِ راست افراطی در ایتالیا از رسانههای اجتماعی برای دامن زدن به نفرتپراکنی از حیث وسعت و شدت بیسابقه است. نتیجهی آن تباهی گفتار سیاسی در محیطی رسانهای است که تحت کنترل کافی قرار ندارد. اقدامات متقابلی در حال شکلگیری است اما معضل به نوعی ساختاری است و بعضاً ریشه در الگوی تجاری رسانههای اجتماعی دارد.
بسیاری از مردم شیوع ویروس کرونا را به گردن جهانیشدن میاندازند، و میگویند که تنها راه جلوگیری از تکرار چنین اتفاقاتی جهانیزدایی از دنیا است. دیوار بسازید، مسافرت را محدود کنید، تجارت را کاهش دهید. با وجود این، هر چند قرنطینهی کوتاهمدت برای جلوگیری از این بیماریِ همهگیر لازم است، انزواگرایی بلندمدت به فروپاشی اقتصادی خواهد انجامید و در عمل ما را از بیماریهای مُسری محافظت نخواهد کرد. نتیجه کاملاً برعکس خواهد شد. پادزهر واقعیِ بیماریهای واگیردار نه جدایی بلکه همکاری است.
بر اساس قانونی که اخیراً در روسیه تنفیذ شده دولت این کشور میتواند ارتباط اینترنتِ روسیه با بقیهی دنیا را قطع کند. این قانون، که دولت آن را «قانون اینترنت مستقل» میخواند، سلطهی کرملین بر اینترنت را به شدت افزایش میدهد. این قانون چند ماه قبل تصویب شد و، بنا به گزارش بیبیسی، به دولت روسیه اجازه میدهد که ...
اکنون بیش از همیشه به اطلاعات دسترسی داریم اما بر خلاف انتظارمان، این وضعیت بیضرر و زیان نبوده و این امر امکانات جدیدی را برای سرکوب و خاموش نگه داشتن مخالفان در اختیار قدرتمندان گذاشته است. امروز پیش از هر چیز، باید حق داشته باشیم که بدانیم یک حساب آنلاین، بات است یا آدمی واقعی...
مسلط شدن شبکههای خبری بر زندگی روزانهی ما، و فراگیر شدن شبکههای اجتماعی و وابستگی روزافزون ما به آنها، به گرفتار شدن بسیاری از ما در «حبابهای شناختی» و «اتاقهای پژواک» منجر شده است. این حبابها و اتاقها چه ویژگیها و چه تفاوتهایی دارند؟ چه تأثیراث زیانباری بر ما میگذارند؟ و چگونه میشود از آنها بیرون آمد؟