آیا چه چیزی و در کجا تکان خورده بود؟ و آیا تغییرات دائمی و بنیادین هستند یا ما فقط هیجانی زودگذر را تجربه میکنیم؟ آیا در سالهای آینده خواهیم گفت شهریور آن سال؟ آن سال که نشانهاش زنی تنها بود که در بیست و پنجم تنها برج زنانهی دوران باستان با خوشهای گندم در دست، چشمانش را فرو بست؟
ده سال پیش، بهرام بیضایی، کارگردان و نویسنده و پژوهشگر، ایران را به مقصد دانشگاه استنفورد در ایالت کالیفرنیای آمریکا، ترک کرد. ایران، سرزمینی که به قول عباس میلانی «بسیار با بیضایی نامهربان بود و بیضایی بسیار با ایران، مهربان بود و هست.»
به مناسبت انتشار سیدیِ اپرای «پریا»، شیدا قراچهداغی آهنگساز و مدرس موسیقی در گفتگو با شبنم طلوعی از کودکیاش میگوید تا امروز؛ و از فعالیتهای فرهنگی و هنریاش در ایران تا سالهای پس از مهاجرت.
صحنهای مربعشکل که در هر چهار طرف خطِ عابرِ پیاده دارد و از سه سو دور آن تماشاگر مینشیند. این توصیف سادهی مکان اجرای «چهارراه» است، نمایشی که «بهرام بیضایی» در فروردین سال ۱۳۹۷ به روی صحنه آورده و با استقبال بینظیر ایرانیان شمال کالیفرنیا و دیگر تماشاگرانی که از راههای دور و نزدیک آمدهاند مواجه شده است.
صحنهای مربعشکل که در هر چهار طرف خطِ عابرِ پیاده دارد و از سه سو دور آن تماشاگر مینشیند. این توصیف سادهی مکان اجرای «چهارراه» است، نمایشی که «بهرام بیضایی» در فروردین سال ۱۳۹۷ به روی صحنه آورده و با استقبال بینظیر ایرانیان شمال کالیفرنیا و دیگر تماشاگرانی که از راههای دور و نزدیک آمدهاند مواجه شده است.
اولین چیزی که معمولاً با شنیدن نام «نیلوفر بیضایی» به ذهن میرسد این است که او دختر «بهرام بیضایی» است. این وضعیت از جهتی یک مزیت فرهنگی به نظر میرسد، و از جهت دیگر سایهی پدر را روی هویت شخصی او میاندازد. با این حال، نیلوفر بیضایی توانسته، با نمایشنامههایی که نوشته و روی صحنه برده، نام خود را به عنوان یک هنرمند برجستهی ایرانی به ثبت برساند.