اگر وسط جنگل با خرس مواجه شویم چطور واکنش نشان میدهیم؟ ویلیام جیمز در آغاز مقالهی خود دربارهی احساسات بشری (1884) به این پرسش بر اساس باور رایج پاسخ داد: «وقتی با خرس مواجه میشویم، میترسیم و فرار میکنیم.» جیمز میگوید این پاسخ نادرست است. «اتفاقاتی که میافتد، ترتیب دیگری دارد.» اینطور نیست که چون ترسیدهایم فرار میکنیم. اول متوجه میشویم که داریم فرار میکنیم، و بعد این واکنشِ بدنِ خود را تجربه میکنیم و آن را ترس تشخیص میدهیم
ماه گذشته، فردی مسلح در فروشگاهی در ایالت تگزاس به سوی مردم آتش گشود، ۲۲ نفر را کشت و بیش از ۲۰ نفر را زخمی کرد. پاتریک کروسیوس، سفیدپوستی ۲۱ ساله، چند دقیقه پیش از این کشتارِ جمعی بیانیهای سرشار از نفرت و ضدیت با مهاجران در اینترنت منتشر کرده بود. در این بیانیه به «جایگزینی عظیم» اشاره شده است، نظریهی توطئهای که...
جنیفر ابرهارت استاد روانشناسی در دانشگاه استنفورد، در کتاب تازهاش که به طور غیرمترقبهای ژرفاندیشانه است به مرورِ پژوهشهای جدید دربارهی کلیشهها و سوگیریهای ادراکی، بهویژه سوگیریِ نژادی در نظام عدالت کیفری، میپردازد.
همدلی، شریک احساسات شخص دیگری شدن و در نتیجه به فکر او بودن و غم او را خوردن، در جامعهی ما معمولاً نوعی فضیلت به شمار میرود. سی دانیل باتسون، روانشناس نامداری که دربارهی همدلی پژوهش میکند، خاطرنشان میسازد که هرچند تعاریف گوناگونی از همدلی ارائه شده اما همگی در این مورد توافق دارند که همدلی فرایند تجربه کردن و فهمیدن احساسات دیگران است.
آیا آدمها در عین ناقص بودن، ذاتاً موجوداتی مهربان، حسّاس و خوشطینتاند؟ یا تمایل به بدی دارند، تنگنظر، تنبل، بیفایده، انتقامجو و خودخواهاند؟ این پرسشی است که در طول تاریخ وجود داشته و پاسخ روشنی هم برای آن به دست نیامده است. میان افراد مختلف نیز قطعاً تفاوتهای زیادی وجود دارد. با این حال، میخواهم بر اساس بعضی شواهد علمی، پرتوی بر ده یافتهی مأیوسکنندهای بیفکنم که جنبههایی نسبتاً تاریک و ناشناخته از سرشت آدمی را روشن میسازند.
این که ما میتوانیم و باید «مستقل» بیندیشیم، آرمانی منطقی است؛ این را نباید با این توهم غیرمنطقی خلط کرد که میتوانیم کاملاً «مستقل» بیندیشیم. محیط ما چنان تأثیر ژرفی بر تفکرمان دارد که اغلب از آن غافلایم. وقتی میشنویم که بزرگانی مثل کانت و هیوم هم فرزند زمان خود بودند، میفهمیم که حتی بزرگترین ذهنها نیز میتوانند از اشتباهات و شرارتهای زمانشان غافل باشند.