زنان بیوه، پنهان با دردی دو چندان
فرناز سیفی
لیلا هنوز در شوک مرگ همسر بود که فهمید سهم او از ارث و داراییهای همسر، تنها یک هشتم است و حضانت فرزندش که به سن قانونی نرسیده، با پدر همسرش.
لیلا هنوز در شوک مرگ همسر بود که فهمید سهم او از ارث و داراییهای همسر، تنها یک هشتم است و حضانت فرزندش که به سن قانونی نرسیده، با پدر همسرش.
نمیدانم تا به حال اسم زن فصلیه به گوشتان خورده است یا نه. احتمالاً ما بیشتر از این واژه که مخصوص اقوام عرب است، واژهی خونبس را شنیدهایم که یعنی برای پایان دادن به دعوای خونین میان دو قوم، زنی از طایفهی قاتل به طایفهی مقتول داده میشود. در میان اعراب هم چنین رسمی هست اما آنها نام دیگری بر این زنان میگذارند؛ زن فصلیه یعنی زنی که دعوایی را حل و فصل کرده است.
کشته شدن رومینای ۱۳ ساله به ضرب داس پدرش، بار دیگر به ما یادآوری کرد که مردان با تکیه بر مجوز قانونی دختران و همسرانشان را میکشند و ارادهای برای مجازات قاتلان و توقف این قتلها وجود ندارد.
برای نخستین بار در سال ۱۹۰۰ میلادی با واژهای معادل «فمینیسم» در جهان عرب مواجه میشویم. در آن تاریخ مَلَک حِفنی ناصف سلسله مقالاتی را با نامِ مستعارِ «باحِثَة البادیة» در کتابی با عنوان النسائیات منتشر کرد که در آن خواستار بهبودِ شرایطِ زندگی زنان شده بود. واژهی «نِسائی» که عنوان این کتاب از مشتقاتِ آن است در زبان عربی یعنی آنچه مربوط به زنان است یا آنچه زنان تولید میکنند.
تاریخچهی ایدز و مواجهه با آن تنها به مراقبتهای پزشکی خلاصه نمیشود بلکه محرومیتهای اجتماعی و مبارزات سیاسی را نیز دربرمیگیرد. همچون بسیاری از دیگر بیماریهای همهگیر، الگوهای تبعیضآمیز و نابرابری بر این بیماری هم تأثیرگذار بوده است و شیوع ابتدایی آن در میان گروههای حاشیهنشین به همجنسگراهراسی، نژادپرستی و بیاعتنایی به معتادان به مواد مخدر انجامیده است.
ایدئولوژی تبلیغی و عرف رایج در جامعه که میخواست این دروغ را بقبولاند که زنان شوروی به دلیل اینکه «صاحباختیار آشپزخانهاند»، قدرت اصلی در خانهاند و تصمیم گیرندهی اصلی. ادعایی که نادرست بود و به دنبال بزکودوزک این واقعیت که زنان نه تنها بیرون از خانه کار و کمتر از مردان دستمزد دریافت میکنند بلکه بارِ تمام امور خانه هم بر دوش آنهاست و خسته و فرسوده تمام روز در حال دویدناند.
از آلمان تا نیوزیلند و از دانمارک تا تایوان، زنان با اعتماد به نفس بحران ویروس کرونا را مدیریت کردهاند. البته بسیاری از کشورهایی هم که رهبران مرد دارند ــ ویتنام، جمهوری چک، یونان، استرالیا ــ عملکرد موفقیتآمیزی داشتهاند. اما رهبران زن به ندرت عملکرد بدی داشتهاند.
من از کودکی کولبری کردهام. پدرم هم کولبر بود. در کردستان، جایی که من به دنیا آمدهام، اینها جملههای غریبی نیستند. هر خانواده در شهر من، مریوان، کسی را دارد که یا دیرزمانی کولبری کرده یا همین حالا مشغول کولبریست. کولبری بخشی از زندگی ماست که برای خودمان عادی شده. حتی احتمال مرگ در حین بر دوش کشیدنِ بارها هم برای ما تکراری است.