تاریخ انتشار: 
1399/03/19

سویه‌های تبعیض‌آمیز بیماری‌های همه‌گیر

شیوا نظرآهاری

canfar

تاریخچهی ایدز و مواجهه با آن تنها به مراقبت‏‌های پزشکی خلاصه نمی‌شود بلکه محرومیت‌های اجتماعی و مبارزات سیاسی را نیز دربرمیگیرد. همچون بسیاری از دیگر بیماری‌های همهگیر، الگوهای تبعیض‌آمیز و نابرابری بر این بیماری هم تأثیرگذار بوده است و شیوع ابتدایی آن در میان گروه‏‌های حاشیهنشین به همجنسگراهراسی، نژادپرستی و بیاعتنایی به معتادان به مواد مخدر انجامیده است.

حدود 20 میلیون زن در جهان مبتلا به اچ آی وی هستند، که 52 درصد از کل مبتلایان در دنیا را تشکیل می‌دهند. برای زنان 15 تا 44 ساله، ایدز عامل اصلی مرگومیر در جهان است و هر هفته در جنوب صحرای آفریقا، شش هزار زن جوان بر شمار مبتلایان به ویروس اچ آی وی اضافه می‌شود.

در ایران الگوی ابتلا متفاوت از دیگر نقاط جهان بوده است. یعنی در حالی که در ابتدا بیش از 60 درصد به دلیل اعتیاد تزریقی و 22 درصد از طریق رابطهی جنسی به ویروس آلوده میشدند و به همین دلیل بیش از 80 درصد موارد ابتلا متعلق به مردان بوده، در سال‌‏های اخیر در میان موارد تشخیصی جدید 31 درصد زن و 69 درصد مرد مشاهده شده که 46 درصد از آنها به دلیل رابطهی جنسی پرخطر مبتلا شدهاند. براساس آمار، بین سال‌های ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۷ شمار زنانی که از راه جنسی به ویروس اچ‌آی‌وی آلوده شده‌اند ده برابر شده است. به‌رغم الگوی متفاوت ابتلا، یک چیز در میان اکثریت مبتلایان در جهان یکسان است: تعلق به طبقات محروم و حاشیه‏‌ای جامعه.

با وجود کتمان این بیماری در ایران و مخالفت‌‏ها و مقاومت‌‏هایی که در برابر اجرای برنامه‌‏های پیشگیری و آگاهی‌رسانی وجود داشت، ایران توانسته طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی از این نظر در میان کشورهای منطقه در بالاترین رتبه قرار گیرد. مشکل اما این است که بسیاری از مراکز و سازمان‌‏های مردم‌نهاد فعال در این حوزه، همواره توسط سازمانهای امنیتی تحت فشار بوده و گاه‌ و بی‌گاه انتشار گزارشی علیه آنان در یک روزنامه یا سایت تندرو، می‌‏تواند حاصل سال‌ها تلاش بعضی از این فعالان را بر باد دهد.

در سال‏‌های اخیر، یونیسف در قالب برنامهی اچآیوی/ایدز با برخی از مراکز دولتی و غیردولتی برای «ارائه‌ی خدمات مطلوب و اطلاع‌رسانی به جوانان» همکاری کرده اما همین امر هم به عامل دیگری برای فشار نیروهای امنیتی بر فعالان این حوزه تبدیل شده است. یونیسف اعلام کرده است که اگر تلاش بیشتری برای مبارزه با ایدز صورت نگیرد، تا سال ۲۰۳۰ روزانه ۷۶ نوجوانِ ۱۰ تا ۱۹ ساله بر اثر پیامدهای این بیماری می‌میرند.

 

میزان ابتلای کودکان کار و کارگران جنسی با هم برابر است

مسئول یکی از مراکز پیشگیری و شناسایی موارد ابتلا که در یکی از محلات کمبرخوردارِ ایران با کودکان و نوجوانان کار می‏‌کند درباره‌ی شیوهی کار این مراکز می‏گوید: «ما با نوجوانانی کار می‌کنیم که در معرض آسیب‌هایی هستند که ممکن است آنها را در خطر ابتلا به اچ‌آی‌وی قرار دهد. مثل زندگی در محیط‌های پرریسک، که پدر یا مادر اعتیاد دارند، یا کارگر جنسی هستند. یا اینکه خود بچهها کودک کار هستند، یا رابطهی جنسی پرخطر دارند.»

او با اشاره به وضعیت اسفناک نرخ ابتلا در میان کودکان کار می‏‌گوید: «نرخ ابتلای کودکان کار با زنان کارگر جنسی برابری می‌کند. کودکانی که یا مورد تجاوز قرار می‌گیرند یا مجبور به برقراری رابطهی جنسی می‌شوند.»

او هدف اصلی مرکز را تلاش برای کاهش موارد ابتلای جدید میداند و می‏‌گوید: «اصلی‌ترین هدف ما این است که با ارائه‌ی آموزش‌ و مشاوره‌ از موارد جدید ابتلا جلوگیری کنیم. ما این امکان را داریم که در مرکزمان تست اچ‌آی‌وی بگیریم، اگر آزمایش اولیه مثبت باشد به مرکز بهداشت ارجاع می‌دهیم و بعد در صورت قطعی بودن ابتلا، دارودرمانی شروع می‌شود.»

 

ترس از بارداری و از دست دادن بکارت

زنان به دلایل مختلف بیش از مردان مستعد ابتلا به بیماری هستند. مطالعاتنشان داده است که زنان حداقل دو برابر مردان در معرض رابطهی جنسی محافظتنشده قرار دارند و از طرف دیگر به دلایل اجتماعی، اقتصادی و قانونی آسیب‌پذیرترند. آنها بیش از مردان از داشتن برچسب اچآیوی مثبت می‌ترسند، بیش از مردان به حاشیه رانده می‌شوند و ترس‌هایی مانند ناتوانی در بچه‌دار شدن می‌تواند آنها را به شدت آزار دهد. با وجود این، در دهههای گذشته راه‌های مشخص ابتلای زنان به ایدز نادیده گرفته شده و دهه‌ها بعد از این که ایدز برای اولین ‌بار تهدیدی جهانی شناخته شد، حالا مشخص شده است که در تحقیقات پزشکی برای متوقف کردن این بیماری باید به جنسیت توجه کرد.

این فعال اجتماعی در مورد بالا بودن خطر ابتلا در میان دختران می‏گوید: «دختران به خاطر آناتومی بدنشان و مخاط گسترده در معرض آسیب بیشتری هستند. در این سال‏‌ها تعداد دختران اچ‌آی‌وی مثبت در مرکز ما معدود و شمار پسرها بیشتر بوده است زیرا دختران نوجوان به سختی حاضر به انجام آزمایش هستند. بنابراین، بسیاری از موارد احتمالی ابتلا به بیماری ثبت نمی‌شود. چون جلب اعتماد آنها و آزمایش کردن دشوار است. ما سعی می‏‌کنیم که محیطی امن و پر اعتماد و بدون قضاوت و نوجوان‌پسند ایجاد کنیم.»

او درباره‌ی تغییر شکل الگوی ابتلا و چرایی افزایش شمار زنان مبتلا میگوید: «موارد ابتلایی که ثبت کردیم همه ناشی از رابطهی جنسی بودند. قبلاً سهم مواد مخدر خیلی بیشتر بود چون مواد مخدر تزریقی بود، و اعتیاد میان مردها بیشتر بود بنابراین مردان بیشتر مبتلا می‌شدند و به همسرانشان منتقل می‌کردند. زنان معتاد تزریقی هم در معرض ابتلا بودند و به کودکانشان انتقال می‌دادند. الان مواد مصرفی تغییر کرده و روانگردانها بیشترین میزان استفاده را دارند. از طرف دیگر، بعد از سلسله کارهایی که انجام شد مثل ارائهی سوزن و سرنگ استریل به معتادان، الگوی ابتلا تغییر کرده است. دخترها به دلیل ترس از بارداری و از دست دادن بکارت، رابطهی مقعدی برقرار می‌کنند که خطرناکترین نوع رابطه از نظر ابتلا است و در میان مردان همجنس‌گرا هم میزان ابتلا بالاست. بنابراین، از سال 94 سهم رابطهی جنسی در ابتلا رو به افزایش است و سهم ابتلای زنان نیز همین طور.»

 

سختی‏‌های کار در محلات حاشیهای

در جوامع سنتی و مذهبی مانند ایران کار بر روی موضوعاتی که می‌تواند حساسیت گروهی از تندروها را به همراه داشته باشد بسیار سخت است. از طرف دیگر، در بسیاری از خانواده‏‌ها نیز هنوز صحبت از روابط و بهداشت جنسی با نوجوانان خط قرمز به شمار می‌رود و آنها ترجیح میدهند که نوجوانشان را از محیطهایی که به اصطلاح چشم و گوش‌شان را باز می‌کند دور نگه دارند. یعنی علاوه بر گروه‏‌های تندرو مذهبی، بخشی از جامعه نیز با این روند همراهی میکند.

اکثر مراکز پیشگیری و شناسایی بیماری نیز در مناطق حاشیه‌ای یا محروم شهرها مشغول به کار می‌شوند، در جایی که میزان آسیب‌ها بیشتر و در نتیجه خطر ابتلا زیادتر است. کار کردن روی موضوعات حساسی مثل ایدز یکی از چالش‌های بزرگ فعالان این حوزه است. مسئول مرکز پیشگیری و شناسایی ایدز می‌گوید: «در ابتدا که شروع کردیم، اولین نوجوانی که آمد وقتی شکل کار را دید، خودش نوجوان بعدی را هم آورد. در سال اول ما با والدین خیلی کار می‌کردیم، یعنی کارگاه‌های مختلفی برای آنها داشتیم و بعد نهادهای محلی را هم درگیر میکردیم. این نهادها مثل سراهای محله کلاس‌هایی را برای نوجوان‌ها و والدین برگزار می‌کنند. ما به آنجا می‌رفتیم و در مورد کارمان توضیح میدادیم. کمکم مدل برخورد و رعایت یکسری هنجارها در محل باعث شد تا مردم اعتماد کنند. بعد مراکز خیریه و پایگاه‌های آسیبهای اجتماعی شهرداری ما را شناختند و بچه‌ها را به ما معرفی می‌کردند.

نیروهای سیارمان هم بچه‌ها را در پاتوق‌هایشان شناسایی می‌کردند. سعی می‌کردیم با آنها ارتباط برقرار کنیم. آنقدر خلأ احترام در این منطقه زیاد است که وقتی با احترام با خانواده و نوجوان برخورد می‌کنیم اعتمادشان جلب میشود. حالا دیگر تقریباً در محل غرق شده‌ایم. والدین در برابر نوجوان‏‌هایشان مستأصل هستند؛ مثلاً وقتی دختری فرار می‌کند، چون از دست خودشان کاری ساخته نیست به ما مراجعه می‌کنند. فرایند پیشرفت را در بچه‌ها می‌بینند و همکاری‏شان بیشتر میشود.»

او در مورد مراحل کار با نوجوانان می‏‌گوید: «نوجوان با هر روشی که وارد شود، گروهی به اسم گروه همسان داریم که برایش شرایط مفرحی فراهم می‌کنیم، در فعالیت‌های فوق برنامه وارد می‌شود و معمولاً نوجوان با این گروه همسان خیلی سریع ارتباط برقرار می‌کند. مشکلاتش را می‌گوید و برای مشاوره ترغیب می‌شوند. بعد هم با مشارکت خودش برایش برنامهی مراقبت نوشته می‌شود. کم‌کم حواشی آسیب‌زا برایش کم می‌شود. در کنارش اگر نیازی به مداخلات درمانی مثل روانپزشکی باشد، مددکار ارجاع میدهد و دارو مصرف می‌کند و 10 آسیب او را به 5 تا می‌رسانیم. حتی به مساجد یا بسیج محل می‌رویم و کلاس‌های سلامت روان، مهارت زندگی و بلوغ برگزار می‌کنیم. تنها جایی که مجوز نداریم مدرسه است. مراسم مذهبی برگزار می‌کنیم. افطار می‌دهیم. با شهرداری همکاری می‌کنیم و اعتماد محلی را جلب می‌کنیم.»

***

از آغاز همه‏‌گیری بیماری ایدز نزدیک به چهل سال می‏‌گذرد و هنوز درمانی قطعی برای این بیماری وجود ندارد. ارزیابی و تخمینهای اداره‌ی ایدز و کنترل بیماری‌های آمیزشی وزارت بهداشت نشان میدهد که شمار مبتلایان در ایران حدود 60 هزار نفر است. با این‏ حال، 65 درصد از آنان از وضعیت بیماری خود بی‌اطلاع هستند و روند ابتلای زنان، همچون دیگر نقاط دنیا، بیش از مردان افزایش داشته است. دهه‌ها بعد از اینکه ایدز برای اولین ‌بار تهدیدی جهانی شناخته شد، حالا مشخص شده که در تحقیقات پزشکی برای متوقف کردن این بیماری باید به جنسیت توجه کرد. در یک دههی اخیر برخی از مهم‌ترین پیشرفت‌ها در مقابله با ایدز در مناطقی رخ داده است که تنها زنان امکان شرکت در آن را داشته‌اند. انتقال مادر به کودک، که به دلیل مداخلات موفقیت‌آمیز در نرخ سرایت به یک تا دو درصد در کشورهای با درآمد بالا کاهش یافته، بارزترین مثالی است که نشان می‏‌دهد تمرکز بر زنان به عنوان بیشترین جمعیت مبتلایان به این ویروس می‌‏تواند تا حد زیادی به کاهش نرخ سرایت آن کمک کند.

در ایران هم با اجرای برنامهی PMTCT یعنی پیشگیری از انتقال اچ‌آی‌وی از مادر به جنین، نرخ تولد نوزادان سالم از مادران مبتلا افزایش یافته است. بر اساس این برنامه، در صورت مثبت بودن نتیجهی آزمایش اچ‌آی‌وی زن باردار، با مصرف دارو و سزارین و عدم مصرف شیر مادر، تلاش می‌شود تا نوزاد سالم به دنیا آید.

به‌رغم همهی تلاشها برای مهار این بیماری و روند کاهشی آن در بسیاری از کشورها اما در سال گذشته در پنجاه کشور، بازهم شاهد افزایش موارد ابتلا بودهایم؛ کشورهای فقیر و محروم جنوب آفریقا و خاورمیانه که انگار به ما پیام می‌دهند که نمی‌توان تبعیض، حاشیه‌نشینی و محرومیت را تنها با ارائه‌ی اقدامات عمومیای نظیر تأسیس برخی از کلینیکها، تهیه‌ی بروشورها، توزیع کاندوم، ارائه‌ی اطلاعات و آموزشهای جنسی از بین برد بلکه پیش از هر چیز باید خودِ مسئله را حل کرد.