یکی از دلمشغولیهای اصلی نظریهپردازان اجتماعی قرن نوزدهم زدودن تمایز میان مذهبی و غیرمذهبی بود. اکنون، پس از افزون بر یک قرن مدرنیزاسیون، ناگزیریم میان مذهبی و مذهبیتر تفاوت بگذاریم. به نظر میرسد که این «دینداری بیش از حد» که با اصطلاحات بنیادگرایی، احیاگری، محافظهکاری، تعصب یا افراطگرایی از آن یاد میکنند، نشاندهندهی روندی جهانی است که اکثرادیان بزرگ جهان را دربرمیگیرد. با این حال، این امر تفکر منفی خاصی را، بهویژه دربارهی جوامع مسلمان، شکل داده است.
پروپاگاندای جمهوریاسلامی هنگامی که سودای گسترش قلمرو شیعی میپزد بر تنورِ احساسات ایرانگرایانه هم میدمد. پس باید آگاه بود و تن نداد به ناسیونالیسم کور و جنگافروزی که دودش تنها به چشم ما و همسایگان ما نمیرود بلکه آتشی است که همه ما را در آن خواهد سوزاند. کوشش در راه برقراری صلح جهانی، کماکان و بهویژه در چشمانداز شومی که آسیبهای اقتصادی بحران کرونا در برابر ما میگشاید، باید همچنان آرمانی جهانروا باشد.
در گفتوگو با دکتر سعید پیوندی، استاد جامعهشناسی دانشگاه لورن در فرانسه، از نقش رواداری دینی و دینستیزی در اروپا و علل مقاومت جوامع اسلامی در برابر سکولاریسم پرسیدهایم.
پرسش دربارهی مسایل بنیادی ایران، و تعریف هویت ملی را این بار با داریوش آشوری، زبانشناس و پژوهشگر فلسفهی سیاسی مطرح کردهایم. در این گفتگو به مفهوم ایرانیت، دولت-ملت و پیوند آن با مذهب، زبان و فرهنگ در ایران پرداختهایم.
بهتازگی عروسک باربی شصت ساله شد، پناهندگیِ جولیان آسانژ بعد از هفت سال لغو و او بازداشت شد و در نهایت سپاه پاسداران از سوی کاخ سفید به فهرست سازمانهای تروریستی افزوده شد. هر سه مسئله را میتوان در چارچوب جهانیشدن بررسی کرد. به سراغ دکتر «آرام حسامی»، استاد فلسفه و علوم سیاسی در کالج مونتگمری در ایالت مریلند آمریکا رفتیم و با او دربارهی جهانیشدن، مقاومت در برابر جهانیسازی و فرصتها و موانع پیش رو گفتوگو کردیم.
در دههی ۱۹۲۰، ستارهی بخت و اقبال ژاک ماریتن در آسمان فلسفهی کاتولیک در حال اوج گرفتن بود. مثل بسیاری از کاتولیکهای آن دوره، او دنیای مدرن را چندان نمیپسندید. ماریتن در کتابی که در سال ۱۹۲۲ نوشت و به درستی آن را ضد مدرن نام نهاد، به «لیبرالیسم، آمریکاگرایی و مدرنیسم» و «اصول اعتقادیِ "پیشرفت ضروری" و "خوشبینی انسانگرایانه"» حمله کرد.