مفهوم مکانهای خاطره را پییر نورا، مورخ و اندیشمند فرانسوی (متولد ۱۹۳۱، پاریس)، در دههی ۱۹۷۰ مطرح کرد. بهگفتهی او، «مکان خاطره» ممکن است جایی واقعی باشد یا پدیدهای صرفاً ذهنی که خاطره در آن شکل میگیرد و ماندگار میشود و کارکردی «علیه فراموشی» به خود میگیرد.
سرور کسمایی، رماننویس، مترجم و ناشر مقیم فرانسه است که پس از انقلاب مجبور به ترک ایران شد. او در پاریس به تحصیل زبان و ادبیات روسی پرداخت و مدتی بعد برای ادامهی تحصیل به مسکو رفت. در بازگشت به پاریس، با برخی از کارگردانان مهم روسی و فرانسوی به همکاری پرداخت. او اولین رمان خود با عنوان گورستان شیشهای را به زبان فرانسوی نوشت و چهارمین رمانش به همین زبان ــ شام آخر ــ در ماه مارس گذشته، توسط انتشارات روبر لافون منتشر شد و اخیراً نشر باران در سوئد نسخهی فارسی آن را چاپ کرده است.
دیوارهای شهر تهران به عنوان پایتخت حکومت اسلامی، از وجود زنانی با هویت مستقل خالی است. زنان اگر حضور دارند یا در نقش مادر ترسیم شدهاند یا در نقش همسر و مادر و دختر شهید یا سرآسیمه در پی مردان. زنان حامل هیچ هویت فردی، جدای از «دیگری»، و دارای هیچ نقش قائم به ذات و مستقلی نیستند.
در جریان جنگ جهانی دوم بیش از صدهزار نفر لهستانی راهی ایران شدند. عدهی کمی آنها در نهایت در ایران ماندند، ازدواج کردند و خانه و زندگی برای خود ساختند، روزنامه منتشر کردند، تئاتر و نمایشگاههای هنری و کنسرتهای موسیقی داشتند و رستوران و کافه و قنادی و آرایشگاه به راه انداختند. تبعیدیهای لهستانی در ایران، آنچنان که خود روایت کردهاند، از ایرانیان مهربانی و روی خوش دیدند. و گذر و حضورشان ردپای پررنگی در ایران باقی گذاشت.
بسیاری گفتهاند که انقلاب ۵۷، رخدادی بیسابقه بوده است و در تاریخ انقلابها نظیر و پیشینهای ندارد. به نظر من انقلابی که ما همه به عنوان انقلابی بدون تاریخ میشناسیم، در عالم نظر، تاریخ و شناسنامه دارد. اگر تاریخ و شناسنامهی آن را به درستی میشناختیم، انقلاب ایران نباید به این شیوه اتفاق میافتاد تا ما را به سرنوشت هولناک امروزی دچار کند.
«ما و آنها» رمانیست به انگلیسی، نوشتهی بهیه نخجوانی، که داستان خانوادهای پراکنده در ایران و اروپا و آمریکا را روایت میکند، و آنچنان که اهل نظر میگویند، نمونهی برجستهای از «ادبیات آستانه» و نقل احوال دیاسپورای ایرانیست. ماه پیش، جلسهای برای کتابخوانی و گفتگو با بهیه نخجوانی دربارهی این داستان، در دانشگاه نورتوسترن در شیگاگو برگزار شد که گزارشی از آن را در ادامه میخوانید.