خانواده دیگر یکبُعدی نیست و شکلهای مختلفی پیدا کرده است. تشکیل خانواده و حفظ آن با سختیهایی همراه است اما این چیزی نیست که بتوان از آن به راحتی چشمپوشی کرد. بنابراین، انسان مدرن به راههای مختلفی برای تشکیل خانواده میاندیشد.
احتمالاً آگوستین قدیس اولین اندیشمند برجستهای بود که به تفصیل به این موضوع پرداخت که حکومتها چطور برای مقاصد داخلی خود از دشمنانشان استفاده میکنند. او به روشنی نشان میدهد که جمهوری رم چطور بر اثر تنشها و درگیریهای داخلی رو به انحطاط گذاشت؛ آن هم در زمانی که دشمن بزرگ باستانیاش کارتاژ، نابود شده بود.
برادران داردِن، فیلمسازان نامدار بلژیکی، جامعهی مدرن سیال را به تصویر میکشند، جامعهای مصرفمحور که در آن انسان نه غایتی در خود بلکه کالایی مصرفی و دورانداختنی به شمار میرود.
«چرا قبلاً، مثلاً در سال ۱۵۰۰، اعتقاد نداشتن به خدا در جوامع غربی تقریباً ناممکن بود در حالی که در سال ۲۰۰۰ برای بسیاری از ما نه تنها امری آسان بلکه حتی اجتنابناپذیر است؟» این پرسش که از سوی چارلز تیلور مطرح شده بود این روزها در بین مورخان باب شده است. ایتن شاگان در کتاب جدیدش به پرسش مشهور تیلور پاسخی قانعکننده میدهد.
در سلسله گفتگوها دربارهی آیندهی ایران این بار از حسن یوسفی اشکوری پرسیدهایم چه تجربیاتی در فرهنگ سیاسی و اجتماعی ایرانیان پشتوانهی سازندگی در ایران آینده است؟ دین، جریانهای سکولار و ایرانیان خارج از ایران چه سهم و جایگاهی در شکلگیری ایران آینده دارند؟ آرزوها و ارزشهای مشترک ایرانیان و نیز مسائل ایرانِ آینده چیست؟
پرسش دربارهی مسایل بنیادی ایران را این بار با دکتر عباس امانت مطرح کردهایم. عباس امانت استاد دانشگاه ییل و از سرشناسترین مورخان ایرانی است، و تازهترین کتاب او، «ایران، تاریخ دوران نوین» به تاریخ پانصد سالهی ایران از آغاز دوران صفوی تا عصر حاضر میپردازد.