تاریخ انتشار: 
1398/11/01

شناخت گذشته و حال، اولین قدم به سوی مسیر آینده‌ی مطلوب

روزبه میرابراهیمی

nytimes

ایران برای من، سرزمینی است که پدر و مادرم از آنجا بودند و من هم زادگاهم آنجاست. سرزمینی که کودکی و نوجوانی و بخشی از جوانی‌ام را در آن گذراندم و بسیاری از اولین‌ها را آنجا تجربه کردم. سرزمینی که در عین زیبایی، پر از زشتی بود و هست. ایران نام زادگاهم است و یادآور زخم‌ها و دردها و حسرت‌های شخصی و اجتماعی. اما ایران را وطن خود نمی‌بینم، چون وطن برای من جایی است که در آن غریبه نباشم و احساس امنیت و آرامش کنم از آنچه هستم و آنگونه که فکر می‌کنم.

آرزوی من برای ایرانِ مطلوب، آرزوی فرا مرزی است. ایرانِ مطلوب من ایرانی است بدون تبعیض. ایران مطلوب من ایرانی است که تک‌ تک افراد جامعه‌اش انسان‌ها را انسان ببینند نه با عینک‌های جنسیتی، قومیتی، زبانی، نژادی، مذهبی و ... .

ایران مطلوب من فرهنگ‌اش دور از ریا و دروغ و تخریبِ یکدیگر برای رسیدن به «قله»های موقتی است. ایران مطلوب من زنانش نه در خانواده، نه در جامعه، نه در قانون و نه در رفتارهای بین انسانی، لحظه‌ای احساس نابرابری نمی‌کنند. در ایران مطلوب من مردانش هم نه در خانواده، نه در جامعه، نه در رفتارهای عمومی‌شان به خود اجازهی خودبرتربینی نمی‌دهند.

در ایران مطلوب من دادگستری‌ آرامش‌بخش و امنیت‌آفرین است. در ایران مطلوب من شایستگان به دلیل شایستگی‌شان به کار گرفته می‌شوند تا فرصت‌های برابر و بدون تبعیض برای دیگر شایستگان مهیا کنند و جامعه را به سمتی ببرند که کسی احساس ندیده شدن نداشته باشد. در ایران مطلوب من فردیت انسان‌ها مورد احترام همه است و عادتِ قضاوت دیگران منسوخ شده است. در ایرانِ مطلوب من فردا پر از امید برای زیباتر بودن از امروز است.

همه‌ی این‌ها که به تصویر کشیدم آرزوهایی هستند که در حال حاضر دور و دست‌نیافتنی به نظر می‌رسد. اما امیدوارم که برای نسل‌های آینده آرزو نمانده باشد و توصیف امروزشان باشد.

راه رسیدن به آیندهی مطلوب، راه پر پیچ و خم و گاه دردناکی است. پیش از آن که قدم در مسیر آیندهی «مطلوب» گذاشته شود، اول باید گذشته و حال‌مان را درست بشناسیم و ضعف و قوت‌های‌مان را واقع‌گرایانه بسنجیم. از نقد بی‌رحمانه‌ی ضعف‌های‌مان نترسیم و بدانیم که «مطلوب» از گذر «معیوب» می‌آید. وقتی گذشته و حال‌مان را درست شناختیم، تصویر مطلوب را در کنار واقعیت‌ها قرار دهیم و نقشه‌ی راه را ترسیم کنیم. بعد اراده‌ی فردی و جمعی می‌خواهیم برای توانمندی «من» و «ما»‌هایی که همسفر مسیر شده‌اند. و این تازه اول راهی است طولانی و طاقت‌فرسا اما شیرین.

در این مسیر هیچ «ما»یی جدا از «من» نیست. پس مسیر به مطلوب از تک‌تک «من»ها می‌گذرد. برای ایجاد رفاه، باید اقتصاد را درست بنا کرد. برای اقتصاد باید سیاست را سالم ساخت. برای سیاست باید فرهنگ و اجتماع را تمیز کرد. برای اجتماع باید عدالت را حاکم کرد. برای عدالت باید آزادی را تضمین کرد. و اینها همه حلقه‌های به هم پیوسته‌اند.

برای رسیدن به مطلوب در ایران، نیروی انسانی و ذهن‌های خلاق و منابع ملی فراوانی داریم که باید با مدیریتی سالم و درست از آن بهره برد تا تک‌تک افراد به هم‌افزایی در کنار هم، به کارآمدی شیوه‌های رسیدن به مطلوب یاری رسانند و اراده‌ا‌ی جمعی شکل بگیرد که احساس مالکیت در این مسیر به آن‌ها انگیزهی مضاعفی برای سازندگی و اصلاح بدهد.

 

روزبه میرابراهیمی روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر سیاسی مقیم نیویورک است.