مقابله با ویروس کرونا محتاج همکاریِ جهانی است
foreignpolicy
این اوضاع آشنا به نظر میرسد. در روزهای اخیر بیش از یک بار چنین احساسی داشتهام. هر بار که به خانه برمیگردم، ماسکم را درمیآورم، دستهایم را میشویم، و به این فکر میکنم که آیا باید لباسهایم را عوض کنم یا نه. اگر این لباسها به ویروس آلوده شده باشند چه؟ خب، میتوانم لباسهایم را عوض کنم اما اگر ذرات ویروس به جای دیگری پرتاب شده و سطح خانه را آلوده کرده باشند چه؟ بعضی این را سوءظن بیمارگونه میخوانند. من به این حالت میگویم آشناپنداری. این افکار و احساسات برایم آشناست و آنها را به یاد میآورم.
بیش از 30 سال قبل، در مه 1986، در سفری به کییف، پایتخت اوکراین، چنین افکار و احساساتی داشتم. چند هفته از انفجار نیروگاه هستهای چرنوبیل میگذشت و من در سفری کاری در آن شهر ــ در 100 کیلومتریِ محل وقوع فاجعه ــ بودم. میدانستیم که تشعشعات هستهای در هوا وجود دارد. کامیونهای آبپاش سرگرم آبپاشیِ خیابانها بودند، دانشجویان خارجی داشتند شهر را ترک میکردند، و رسانههای خارجی مثل بیبیسی به ما میگفتند که در خانه بمانید. اما دولتِ خودمان پیامهای ضدونقیض و نگرانکنندهای میفرستاد و میگفت: هیچ خطری وجود ندارد، اما بچهها و زنان باردار را در خانه نگه دارید. و پنجرهها را هم ببندید.
آن وقت هم، مثل امروز، با دشمنی نامرئی سر و کار داشتیم، و سعی میکردیم که بفهمیم ذرات نامرئی از کجا سر درمیآورند. آن وقت هم، مثل امروز، دنیا با فاجعهای انسانساخته مواجه بود؛ دولت، که نه به عمد بلکه بر اثر غفلت این حادثه را رقم زده بود، از مقابله با آن عاجز بود؛ دنیا هم گیج بود و نمیدانست چگونه به این فاجعه واکنش نشان دهد. امروز هم، مثل سال 1986، مردم هراسان و سرگرداناند، و میکوشند با چیز نامرئی، ناشنیدنی، ناملموس و نامحسوسی مقابله کنند که زندگیمان را تغییر داده است.
آنچه آن روز صادق بود هنوز هم صادق است: هر قدر هم که بکوشیم بین خودمان و بقیهی دنیا دیوار بکشیم، فاجعه مرزی نمیشناسد. پس از حادثهی چرنوبیل، ناظران گفتند که پردهی آهنین فروافتاده است. در واقع، تنها چند روز پس از این حادثه ابر رادیواکتیو نه تنها از فراز اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق عبور کرد بلکه به اروپای غربی رسید. این ابر دو روز پس از انفجار چرنوبیل، در 28 آوریل 1986، به ناحیهی اسکاندیناوی رسید و آژیرهای یک نیروگاه هستهای در نزدیکیِ اوپسالا در سوئد را به صدا درآورد. پیش از آن که مسکو خبر انفجار را منتشر کند، استکهلم از افزایش میزان مواد رادیواکتیو خبر داد.
باران رادیواکتیو ایزوتوپهای افسارگسیختهای مثل استرونتیوم 90 و سزیوم 137 را نه تنها به بلاروس و غرب روسیه یا اسکاندیناوی بلکه به کشورهای بالکان، اتریش، آلمان، سوئیس، بخشهایی از ولز، انگلستان و نواحی گستردهای از اسکاتلند برد. اتحاد جماهیر شورویِ قدرتمند قادر به مهار ابرها نبود و در نهایت نتوانست اخبار را کنترل کند.
آشنا به نظر میرسد؟ در سال 2019 پکن هم حال و روزی مشابه مسکو در سال 1986 داشت زیرا سعی میکرد که فاجعهی خانهزادی را مهار کند که در شُرُف تبدیل به فاجعهای بینالمللی بود. همچون گزارش اولیهی رسمیِ مسکو دربارهی فاجعهی چرنوبیل، پکن هم خبر شیوع کووید 19 را دیر اعلام کرد و با ارائهی اطلاعات ناقص کوشید تا بر حادثه سرپوش بگذارد. همچون واکنش اتحاد جماهیر شوروی به انفجار چرنوبیل، چین هم با بسیج منابع عظیم داخلی و توسل به اقدامات سختگیرانه تلاش کرد تا شیوع ویروس کرونا در ووهان را مهار کند. اما هیچ یک از این دو دولت، که از قضا به درجات گوناگون کمونیست و اقتدارگرا بودند، نتوانستند از گسترش فاجعه و انتشار اطلاعات ورای مرزهای خود جلوگیری کنند. گزارشهای گمراهکننده و سوءمدیریت این دو دولت واکنش منفیِ دولتهای خارجی و مردم سراسر جهان را در پی داشت.
فقدان آزادی بیان به تبدیل فجایع بالقوه و تراژدیهای ملی به فجایع بالفعل و مصائب بینالمللی کمک میکند.
شهرت چین، که تنها چند ماه پیش از فاجعهی ووهان چنین وانمود میکرد که در مسئلهی جهانیشدن و تغییرات اقلیمی رهبری دنیا را بر عهده گرفته است، مخدوش شد. در آمریکا دادخواهیهای گروهیِ چند تریلیارد دلاری علیه چین به جریان افتاده و آلمان هم خواهان دریافت غرامت یک میلیارد دلاری شده است. حکومتهای اقتدارگرا، هر قدر هم که در بسیج منابع برای مقابله با فجایع کارآمد باشند، در نهایت بر اثر مهار اطلاعات آسیب میبینند. فقدان آزادی بیان به تبدیل فجایع بالقوه و تراژدیهای ملی به فجایع بالفعل و مصائب بینالمللی کمک میکند.
اما در حالی که میکوشیم «عواقب نامطلوب» ویروس کرونا را مهار کنیم، بسیاری دارند میپرسند که چه باید کرد تا دفعهی بعد آمادهتر باشیم و چنین تراژدیای تکرار نشود. تا کنون تقریباً همهی واکنشها ملی بوده است. مرزها را بستهاند و انگشت اتهام را به سوی دیگران، نه تنها چین بلکه نهادهای بینالمللی، نشانه گرفتهاند. ترامپ تأمین بودجهی سازمان بهداشت جهانی را متوقف کرده و، دستکم بخشی از، ناتوانی از مهار این ویروس را به گردن این نهاد انداخته است. هر چند بستن موقتیِ مرزها اهدافی عملی دارد اما انزوای ملی و مقصر شمردن دیگران که به تضعیف سازمانهای چندجانبه میانجامد نه به رفع بحران کنونی کمک میکند و نه به مواجهه با فجایع بعدی یاری میرساند.
در عوض، همان طور که فاجعهی چرنوبیل نشان داد، راهحل عبارت است از اقدام هماهنگ. در حالی که برخی از رابطهی گرم سازمان بهداشت جهانی با چین انتقاد میکنند، نباید از یاد برد که «سازمان بینالمللی انرژی هستهای»، که در آن زمان به درستی به علت تسهیل سرپوش نهادن شوروی بر انفجار چرنوبیل آماج انتقاد بود، سرانجام مسکو را به بیان حقیقت واداشت. این سازمان پیشگام تلاشهای بینالمللی برای نظارت بر صنعت هستهای شوروی شد و به اجرای موازین ایمنیِ در پس پردهی آهنین کمک کرد. پس از فاجعهی چرنوبیل، چند معاهدهی حقوقیِ بینالمللی تصویب شد تا آگاهیِ زودهنگام از بروز حوادث هستهای تضمین شود. علاوه بر این، اقدامات گوناگونی هم برای بهبود امنیت صنعت هستهای انجام شد. به عقیدهی من، اگر این اقدامات انجام نمیشد حوادث دیگری نظیر چرنوبیل در اتحاد جماهیر شوروی رخ میداد.
به نظر کارشناسان حقوقی، با توجه به ماهیت حقوق بینالملل و تعهدات دولتهای خارجی در چارچوب آن، دادخواهیها در آمریکا نافرجام خواهد ماند. لازم نیست که کارشناس باشیم تا بفهمیم که قطع کمک مالی به نهادهای بینالمللیای نظیر سازمان بهداشت جهانی در دنیای بههمپیوستهی امروز به شدت زیانبار است. بر عکس، باید تواناییِ نهادهای بینالمللی برای مبارزه با بیماریهای عالمگیر را افزایش داد و اختیارات بیشتری را به سازمان بهداشت جهانی تفویض کرد تا بتواند در جوامع بستهای مثل چین عمل کند.
تنها واکنش مؤثر به فجایع بینالمللی، در هر کشوری که رخ دهند، واکنش بینالمللی است. همان طور که واکنش دنیا به چرنوبیل نشان داد، کوششهای هماهنگ میتواند به تغییر واقعی بینجامد و امنیت همهی ما را افزایش دهد ــ خواه ساکن پکن باشیم یا مسکو یا لندن یا نیویورک. این همان نوع احساس آشناپنداریای است که دوست دارم الان تجربه کنم.
برگردان: عرفان ثابتی
سِرهی پلوخی استاد تاریخ در دانشگاه هاروارد، و نویسندهی کتاب قلمرو ازدسترفته: تاریخ ناسیونالیسم روسی از ایوان سوم تا ولادیمیر پوتین است. آنچه خواندید برگردان این نوشتهی او با عنوان اصلیِ زیر است:
Serhii Plokhy, ‘The world stopped another Chernobyl by working together. Coronavirus demands the same’, The Guardian, 5 May 2020.