تب‌های اولیه

انسانیت در ظلمت شب

سارا فاین

کسی در اردوگاه کار اجباری ویلون می‌نوازد. پناهجویی کتاب شعر با خود دارد. وقتی ما را به بقا و فردای خود اطمینانی نیست هنر به یاری ما برمی‌خیزد.

حق‌مان نبود بمیریم

ماندانا منصوری

حروف معنایی ندارند، مثل اعداد مفاهیمی مجردند که نمی‌توانیم تجربه‌شان کنیم. با وجود این، این‌ها حروفِ رمزیِ زبانِ شخصیِ هوشمندزاده‌اند. زبان شخصی‌ همان کیفیتی است که در مصاحبه‌ی آخر به آن اشاره کرده بود: دست آخر همه‌ی عکس‌ها [و شما بخوانید همه‌ی شعرها، داستان‌های کوتاه، فیلم‌نامه‌ها، مجسمه‌ها و کارهای دستی، استیکرهای تلگرام و ...] باید یک مجموعه باشند: ا ل ف ب ا

اما جداً، لعنت به تو

ماندانا منصوری

صدای دریافت پیام از تلفن همراه‌ام و ایمیلی که خبر می‌دهد نمایشگاه انفرادی دوست دختر سابق مردی که به من تجاوز کرد در گالری‌ای برگزار می‌شود که من برای نمایش کارم در آن اقدام کرده بودم. ــ سؤال: به چه دنیای هنری‌ای تعلق دارید؟ ــ جواب:‌ به همین بالایی.

دوره‌ی طلایی گرافیک فلسطین؛ زمین و زنان

مهدی شبانی

از اواخر دههی ۱۹۶۰ تا سال ۱۹۸۰ دوره‌ی طلایی هنر گرافیک و پوستر فلسطین شناخته می‌شود. هر چند حکومت اسرائیل مدت‌ها فرهنگ و هنر فلسطینی را نادیده گرفته بود اما این دوره شاهد تولد هویت بصری فلسطینیان بود.

بانگ مرغی که خاموش شد: محمدرضا شجریان و آوای یگانه‌ی او

عباس امانت

شجریان نمادی از آنچه بود که فرهنگ ایران را دلپذیر و سحرآمیز می‌ساخت؛ پدیده‌ای که در رویارویی با خشک‌اندیشی و شرارت قدرتمندان به ما رموز خُرمی و امیدواری می‌آموخت و پیوند ما اکنونیان را با گذشته‌ی پُربار شعر و موسیقی ایران ژرفای تازه‌ای می‌بخشید.

سرزمین‌های گرگ‌ومیش

ماندانا منصوری

پاییز امسال آتش‌سوزی‌های کالیفرنیا عظیم و بی‌سابقه بود، نزدیک به هشت هزار آتش‌سوزی در مناطق مختلف، بیش‌تر از یک میلیون هکتار زمین سوخته، شش هزار بنای ازبین‌رفته و صدها هزار نفر که ترکِ خانه‌ کردند. در حالی که قوانین عبور و مرور بین آمریکا و کانادا به شدت سفت و سخت شده تا از گسترش ویروس کرونا جلوگیری کند، باد دودِ کالیفرنیا و اورگان را تا ایالت بریتیش کلمبیای کانادا آورده. برای دوستم نوشتم فرق نمی‌کند، هر جا برویم دود آمریکا همیشه در چشم ماست.

بتهوون انقلابی

کریس رایت

ما ملودی‌های مشهورِ سمفونی‌های سوم، پنجم، ششم یا نهم یا کنسرتو پیانوها و سونات‌ها یا قطعات موسیقیِ مجلسی بتهوون را برای هزارمین بار در فیلم‌ها، آگهی‌های تجاری یا کنسرت‌ها می‌شنویم. اما تیغ بُرنده‌ی این موسیقی به علت مصرف بیش از حد کُند شده است. به عبارت دیگر، ماهیت به شدت سیاسی موسیقیِ بتهوون ــ ماهیت شورشی، انقلابی، عمیقاً دموکراتیک و آزادی‌خواهانه‌اش ــ را از یاد برده‌ و از آن غافل شده‌ایم.

«ترانه‌های دشمن»: ملودی‌های مشترکی که مردم ارمنستان و آذربایجان را به هم پیوند می‌زند

لئون اصلان‌اف

چند سال قبل، در نقاط مختلف لندن پیانو‌هایی برای استفاده‌ی عموم قرار داده شده بود تا هر از گاهی نوای موسیقی رهگذران را شاد کند. یک روز هنگام گذر از ایستگاه قطار کینگزکراس، ملودی‌ای‌ که از یکی از این پیانوها برمی‌خاست توجه‌ام را جلب کرد. جنس موسیقی به نظر ارمنی می‌رسید با ته‌مایه‌ی جاز. با کنجکاوی شروع کردم به حدس زدن که اثر کدام‌ یک از موسیقی‌دانان ارمنی می‌تواند باشد: آرنو باباجانیان؟ لون مالخاسیان؟