جرگهی رهبران اقتدارگرای جهان افراد جنسیتزدهی متعددی را به خود دیده است، از ناپلئون بناپارت گرفته که قتل زنانی را که به همسرانشان خیانت کرده بودند جرم نمیدانست تا بنیتو موسیلینی که ادعا کرده بود زنان «هرگز چیزی را خلق نکردهاند». اگرچه قرن بیستم شاهد بهبود وضعیت برابری زنان در بسیاری از نقاط جهان بوده است، قرن بیستویکم نشان داده که زنستیزی و اقتدارگرایی دو معضل جدا از هم نیستند.
لحظاتی در زندگی هست که همهی آدمها باید نوعی قهرمان بشوند. اگر شاعر هستی، با کلماتت میجنگی، اگر نقاش هستی با نقاشیهایت... اما نمیتوانی بگویی ببخشید من شاعرم مرا معاف کنید. وقتی تا این حد رنج، نابرابری و بیعدالتی در جهان هست نمیتوانی چنین چیزی را بر زبان بیاوری.
بزرگ شدن و مدرسه رفتن در خانوادههای کوچک هستهای تنها حدود یک قرن در جوامع صنعتی قدمت دارد. این در مقیاس تاریخ تکامل یعنی تنها یک چشم بر هم زدن. در این جوامع، کودکی معمولاً دورانی برای سرمایهگذاریِ متمرکز از طرف بزرگسالان با هدف آموزش و تدریس به شمار میرود.
داروهای ضدافسردگی از پرمناقشهترین درمانهای دارویی در علم پزشکی هستند و پوشش رسانهای دربارهی آنها معمولاً با سوگیری همراه است. اگر قرار بود هرچه را که در رسانهها میخواندیم یا میشنیدیم باور کنیم، نمیدانستیم این داروها را باید درمانی بسیار مؤثر بدانیم یا دارونماهایی بیخاصیت؛ آیا آنها داروهایی هستند بهطرز خطرناکی اعتیادآور یا اینکه عوارض جانبی ندارند. آنچه روشن است، این است که تمامی این عبارتهای ضدونقیض نمیتوانند صحیح باشند.
در قبرس ۵۸ درصد و در یونان ۴۲ درصد، در مجارستان ۴۸ درصد و در بلغارستان ۴۲ درصد از مردم معتقدند که درمان سرطان وجود دارد اما شرکتهای بزرگ دارویی آن را مخفی نگاه میدارند. بیش از نصف شهروندان قبرس، بلغارستان و رومانی معتقدند که ویروس کووید برای محدود کردن آزادی ما در آزمایشگاهها ساخته شده است.
انسانها در کودکی و سالخوردگی نیاز به توجه ویژه دارند. همهگیری جهانیِ ویروس کرونا در سال ۲۰۲۰ این موضوع را بسیار روشن کرده است: میلیونها نفر در سراسر جهان مجبور به نگهداری از کودکان در خانه شدهاند و میلیونها نفر، حتی وقتی از نظر فیزیکی نمیتوانستند نزدیک مادربزرگها و پدربزرگهایشان باشند سعی کردهاند که از آنها مراقبت کنند. کووید-۱۹ به ما یادآوری کرده است که چقدر مراقبت از کودکان و سالخوردگان ضروری است.