این مجموعه، روایتی از زندگی زنان زندانی عادی و غیرسیاسی است که جز صفحهی حوادث روزنامهها، کمتر جایی ردی از آنها دیده میشود. زندگی زنانی که وقتی برای ۴۵ روز در بند عمومی زندان اوین حبس بودم، کنارشان زندگی کردم، قصههایشان را شنیدم و قول دادم که از زندگیشان پشت دیوارهای بلند زندان و آنچه بیرون از زندان بر آنها گذشته، بنویسم.
من با نجف دریابندری حدود سی سال نشستوبرخاست کردهام و این کتاب در واقع حاصل همین حشرونشر است ... نجف دریابندری در هر زمینهای که قلم زد تأثیرگذار شد و دگرگونیهای اساسی ایجاد کرد. نجف دریابندری اگر اهمیتی دارد، در ایجاد همین دگرگونیهاست.
بخش عمده و اصلی روند خصوصیسازی در جمهوری اسلامی را باید از زبان دستاندرکاران این فرایندِ ۳۵ساله شنید، فرایندی که بهصورت مکتوب در جایی ضبط و ثبت نشده است. برای درک بهتر تبارشناسی این روند و نوشتن داستان آن، بهجز مراجعه به اطلاعات و ارقام کتابخانهای، لازم بود با این افراد گفتوگو کنم و با بهچالشکشیدن آنها در این گفتوگوها به پاسخ درخوری دست یابم. برای ترسیم این روند با دوازده نفر از دستاندرکاران و افراد مرتبط با موضوع بیش از ۳۵ ساعت گفتوگو کردم. حاصل کار کتابی است که در دست دارید.
مدرسهی علوم سیاسی که بیش از صدوبیست سال پیش، در زمان مظفرالدین شاه در تهران تأسیس شد، یکی از اولین نهادهای آموزش عالی در ایران، و نخستین تلاش برای تدریس مفاهیم حقوق اساسی، علم سیاست و روابط بینالملل، و تربیت کارشناسان این رشته در ایران بوده است.
پس از مهاجرت به خارج از کشور در سال ۱۳۸۱ و آشنایی با جنایت «ناپدیدسازی قهری و غیرداوطلبانه» متقاعد شدم که بسیاری از فعالان سیاسی و مدنی در ایران موقتاً یا برای همیشه ناپدیدشده بودهاند... پرداختن به جنایت ناپدیدسازی از این منظر نیز برای من اهمیت داشت که بستگان ناپدیدشدگان نیز قربانی جنایتی هستند که پایانی ندارد.
از مرداد ۱۴۰۰ تا الآن که در حال نوشتن این مطلب هستم در مرخصی و تعویقِ اجرای حکم به دلایل درمانی، بیرون از زندان به سر میبرم. در این مدت بر آن شدم تا نامههایی را که در زندان مینوشتم و برای خانواده و یا گاه برای برخی مقامات میفرستادم، منتشر کنم. اکنون که تا حدود زیادی این نامهها را برای انتشار مرتب کردهام، زنان و مردان کشورم به خیزش بزرگی دست زدهاند که در رأس آن شعار «زن، زندگی، آزادی» قرار دارد و من از اینکه هممیهنانم بهجای هجو شخصیت یا کیش شخصیت، به مفاهیم زندگیسازی روی آوردهاند که پرهیز از خشونت را در بطن خود دارد، مسرورم.