روسریهای بربادرفته
لیلا رضایی
چند سال پیش، کمی بعد از اعتراضها و سرکوبهای سال ۸۸، در یکی از کلاسهای هنری زیرمجموعهی وزارت ارشاد شرکت کرده بودم. اولین بار آنجا بود که دیدم دو نفر از همکلاسیهایم در کلاسهای مختلط، روسریهایشان را برمیدارند و روی شانه میاندازند. یادم میآید در اولین برخورد از حرکتشان چنان شگفتزده شدم که نتوانستم تعجبم را پنهان کنم. منتظر واکنش استاد بودم و فکر کردم الان است که هر دو را از کلاس بیرون کند.
