تب‌های اولیه

زنانی که گوش رادیو را باز کردند

فرناز سیفی

رادیو وقتی پایش به خانه‌های مردم رسید، ناگهان منشأ اتفاقی عجیب و تازه شد: دیگر لازم نبود مردم خانه‌های خود را ترک کنند تا سرگرم شوند. کم نبودند خانه‌هایی که با ورود رادیو به چهاردیواری خانه، برای اولین‌بار داستان ‌شنیدند، از اخبار شهرهای دیگر باخبر شدند، نام کشورهای دیگری به گوششان خورد، موسیقی متفاوتی شنیدند و … دریچه‌ای به جهان دیگری که اغلب، تازه بود و ناشناخته. 

چرا ادبیات «لوکس» است اما داستان خواندن «ضرورت»؟

فرناز سیفی

در سال ۱۹۱۶، مقالهای با عنوان «کلینیک ادبی» منتشر شد که نویسنده‌ از یک گروهِ «کتاب‌ درمانی» نوشته بود که توسط یکی از آشنایان او در زیرزمین یک کلیسا راه افتاده بود. آشنای نویسنده، در این گروه بنا به درد و مشکلات اعضای گروه، کتاب توصیه می‌کرد و اصلاً به دنبال کتاب‌های «راهنمای زندگی» و «خودشناسی» و از این دست نمی‌رفت.

«سفره»؛ ضیافت اطعمه و تقلای زنان پناهجو در لبنان

فرناز سیفی

مستند «سفره» به کارگردانی توماس ای. مورگن، ماجرای پر پیچ‌وخم تلاش مریم را دنبال می‌کند تا کسب‌وکار کوچک اغذیه‌فروشی سیار راه بیندازد. مریم مدت‌ها در این فکر بود که کسب‌وکاری زنانه راه بیندازد و با کمک زنان پناهجوی دیگر کمپ، تلاش کنند تا هم وضعیت مالی خود و خانواده‌هایشان را بهتر کنند، هم دورهم کار و تلاش کنند و توانمند شوند و هم به الگویی برای فضای غم‌زده و درگیر رخوت کمپ تبدیل شوند.

بلندی‌ها‌ی پاشنه: قلمرو «مردانه‌ای» که زنانه شد

فرناز سیفی

کفش‌ها می‌توانند هزار معنا داشته باشند. برای خیلی‌ها به معنای مد باشند و به‌روز بودن در زمینه‌ی پوشش، برای خیلی‌ها نماد «دارندگی و برازندگی»، برای عده‌ای نشانه‌ی قدرت و خودنمایی، برای یک سری دیگر نشانه‌ی دلبری و جلوه‌گری، برای بعضی هم نشانه‌ای از حفاظت.

«بوسه کی گردد از آن لب‌های جان‌پرور جدا؟» 

فرناز سیفی

جاناتان سوئیفت، طنزنویس و یادداشت‌نویس معروف ایرلندی قرن هفدهم و هیجدهم میلادی در یکی از یادداشت‌های خود به طعنه نوشت: «کدام احمقی بود که اولین‌بار بوسه را اختراع کرد؟»

«اضطراب کتاب‌خانه»: وقتی کتاب‌خانه دیگر «پناهگاه امن» نیست

فرناز سیفی

کتاب‌خانه‌ها هم مثل خیلی مکان‌ها و پدیده‌های دیگر، سویه دیگری هم دارند که برای بعضی نه تنها خوشایند نیست، که ترسناک است و اضطراب‌آور. وقتی اینترنت فراگیر شد، فرض ابتدایی این بود که اضطراب کتاب‌خانه کاهش پیدا خواهد کرد. واقعیت اما از جنس دیگری است. حالا دیگر تایپ یک کلیدواژه و یک کلیک برای جستجو در گوگل، ده‌ها صفحه نتیجه را جلوی چشم متقاضی می‌گذارد.

یادداشت‌های کسالت‌بار یک داستان‌نویس چیره‌دست

فرناز سیفی

در سپتامبر سال جاری میلادی، ام‌کلثوم محفوظ، دختر نجیب محفوظ، داستان‌نویس مهم مصر و ادبیات عرب که تا امروز تنها نویسنده‌ی جهان عرب است که جایزه‌ی نوبل ادبیات به او تعلق گرفته، خبر هیجان‌انگیزی را اعلام کرد. برای اولین‌بار مجموعه‌‌‌ی داستانی تازه‌ای از نجیب محفوظ منتشر خواهد شد؛ هجده داستان که محفوظ در دهه‌ی ۱۹۹۰ میلادی نوشت و تا حالا در گوشه‌ای خاک خورده‌اند.

بی‌عدالتی‌های پنهان قهوه‌ی «تجارت عادلانه»

فرناز سیفی

فهرست قهوه‌های کافه‌ها روز به روز پیچیده‌تر می‌شود. دیگر وارد هر کافه‌ی‌ مدعی قهوه‌‌ی خوب بشوید، دو سه نفری را می‌بینید که با قیافه‌ی حیران فهرست نقش‌بسته بر دیوار کافه را برانداز می‌کنند و از بعضی اسامی و توضیحات سر درنمی‌آورند: فرق کاپوچینو با کورتادو چیست؟ چه اتفاقی افتاد که در کمتر از دو دهه‌ی اخیر، قهوه ناگهان چنین مهم شد و متنوع و پیچیده؟