.
نویسنده به تحلیل اوضاع دنیا پس از پایان شکوفایی اقتصادی میپردازد؛ زمانی که بَزمِ مصرفگرایی برچیده میشود و بشر باید به ناچار با مشکلات روزگار نو دست و پنجه نرم کند. در ادامه، بحرانها و مشکلات احتمالی این دوره را برمیشمرد و نقش بشر را در تحقق این احتمالات بیان میکند.
.
آیا خوشبختی احساسی کاملاً ذهنی است یا میتوان آن را به طریقی سنجید؟ آیا میتوان خوشبخت بود و از خوشبختی خود خبر نداشت؟ آیا تنها در صورتی میتوان خوشبخت بود که از خوشبختی خود بیخبر باشیم؟ آیا ممکن است کسی کاملاً بدبخت باشد و با این همه خود را خوشبخت بپندارد؟ اینها پرسشهایی است که نویسنده در صنعت خوشبختی میکوشد به آنها پاسخ دهد.