آنچه همیشه مرا آزار داده، این است که در خاورمیانه ما نویسندگان و شاعران، چنانکه باید و شاید حامیِ یکدیگر نیستیم.
میلان کوندرا در کتاب یک دیدار از برخورد تصادفیاش با دوست روزنامهنگاری در دههی ۱۹۷۰ ــ زمانی که کشورش، چکسلواکی، در اشغال روسها بود ــ یاد میکند.
نگاهی به رمان عمارت یعقوبیان، نوشتهی علاء الاسوانی، یکی از پرفروشترین آثار ادبیات معاصر مصر، که بیست سال پس از انتشار هنوز یکی از گویاترین تصویرهای جامعهی مدرن مصر است.
زیر عنوان این مقاله نوشته شده «ام. اِی. سیگرت»، و نه «مری اَن سیگرت». چرا؟ چون واقعاً دلم میخواهد مردان هم این مقاله را بخوانند. نویسندگان زن در طول قرنها، از خواهران برونته تا جورج الیوت و جی. کی. رولینگ، مجبور شدهاند که جنسیت خود را پنهان سازند تا پسران و مردان را متقاعد کنند که کتابهایشان را بخوانند.
آرزو و خیال اگر در گسترهی دانش و فن آغازی برای «رفتن تا رسیدن» است، در پهنهی هنر و ادبیات سوختِ «رفتن برای رفتن» است. همین است که در ادبیات خیال پریدن و پرواز ازلی-ابدی و یگانه است ــ گیرم که در ذهن هرکس در هر آن رنگ و شکلی دیگر میگیرد.
به نظر میرسد که نامهای مردانه یا مبهم همچون سپری از زنان در برابر انتقادات و خشونت جامعهی ادبیِ مردانه محافظت میکرده است. مری آن ایوانز (جورج الیوت)، آمانتین اُرُر لوسیل دوپَن (ژرژ ساند) و کاترین هریس بردلی (مایکل فیلد) از معروفترین نویسندگانی هستند که در دنیای ادبیات با نام مستعار مردانهشان شناخته میشوند.