در سالهای اخیر، بازنویسی تاریخ سرمایهداری و تشریح نحوهی شکلگیری اقتصاد مدرن، از منظر ارتباط آن با نژادپرستی، بردهداری، و استثمار سیاهپوستان مورد توجه جدی قرار گرفته است. این مقاله، با معرفی چهار کتاب مهم در این زمینه، تحلیلهای مطرح در این آثار را مورد ارزیابی انتقادی قرار میدهد.
اعتبار بانکی در آمریکا به ندرت چنین ارزان بوده است. بانک مرکزی آمریکا با نرخ بهرهای نزدیک به صفر به بانکها پول قرض میدهد. این وضعیت ثروتمندان را تشویق میکند تا برای ثروتمندتر شدن قرض بگیرند. اما همین امر مانعی در برابر افراد کمدرآمد و نه چندان ثروتمندی است که خیلی دلشان میخواهد قرض بگیرند تا بیش از این در فقر فرو نروند. یک بار دیگر معلوم میشود که عملیات «نجات اقتصاد کشور» به این معنی است که بگذاریم ثروتمندان ثروتمندتر شوند. مگر کسی هم دلش برای فقرا میسوزد؟
از فراز و فرود «اجماع واشنگتن» چه میدانیم؟ علل و پیامدهای تغییر رابطهی میان اقتصاد و سیاست چیست؟ چگونه میتوان از بحران مالی کنونی رهایی یافت؟
این ادعا که المپیک مدرن ادامهی بازیهای المپیک یونان باستان است تا چه اندازه صحت دارد؟ آیا این جشنوارهی ورزشی، همانطور که ادعا میکند، غیر سیاسی و فراگیر است؟ از جنبشهایی که در پی ارائهی بدیلهایی برای المپیک بودهاند چه میدانیم؟
نظریهپردازِ "مدرنیتهی سیّال" با مرور نابرابریهای مادی، زیستی و وجودی در دنیای معاصر از تباهی اخلاقی و زوالِ تدریجیِ مبانی همزیستیِ انسانی سخن میگوید و با تأکید بر هشیاری اخلاقی برای جلوگیری از فاجعههای احتمالی، ما را به بازبینی اصول تربیتیِ کودکان همسان با نیازهای جهانِ متحد فرامیخوانَد.
آیا خوشبختی احساسی کاملاً ذهنی است یا میتوان آن را به طریقی سنجید؟ آیا میتوان خوشبخت بود و از خوشبختی خود خبر نداشت؟ آیا تنها در صورتی میتوان خوشبخت بود که از خوشبختی خود بیخبر باشیم؟ آیا ممکن است کسی کاملاً بدبخت باشد و با این همه خود را خوشبخت بپندارد؟ اینها پرسشهایی است که نویسنده در صنعت خوشبختی میکوشد به آنها پاسخ دهد.