تب‌های اولیه

مسیر پرپیچ‌وخمِ دادخواهی؛ نگاهی به فیلم «آرژانتین ۱۹۸۵»

پل ریسکر

نظامیان آرژانتینی که در سال ۱۹۷۶ پس از کودتا علیه ایزابل پرون، رئیس‌جمهورِ وقت، قدرت را در دست گرفتند در «فرایند سازمان‌دهیِ مجددِ ملی» ــ که بعدها به «جنگ کثیف» شهرت یافت ــ به آدم‌ربایی، شکنجه و قتل مخالفان و دگراندیشان پرداختند. وقتی در سال ۱۹۸۳ بساط دیکتاتوریِ نظامیان برچیده شد، گروه‌های مدافع حقوق بشر، تعداد «ناپدیدشدگان قهری» را بین ۱۵ تا ۳۰ هزار نفر تخمین می‌زدند.

یک کتاب :«دنیای دیگری ممکن است»

عرفان ثابتی ــ سپهر عاطفی

چرا تصور و تخیل ما از آینده بیشتر شبیه خرابآباد است تا آرمانشهر؟ آیا جهان امروز با بحران تخیل سیاسی و اجتماعی روبهروست؟ نشانه‌های چنین بحرانی چیست؟ چطور میتوان آینده‌ی بهتری را تصور کرد و این تصور چگونه به دستیابی به چنین آینده‌ای کمک می‌کند؟

شوخ‌طبعی در مقاومت مدنی چه نقشی دارد؟

اریکا چنووت

یک راه برای اینکه به دشمن نشان دهیم که نمی‌تواند همیشه همه‌ی مردم را کنترل کند این است که با او شوخی کنیم. جانجیرا سومباتپونسیری، متخصص علوم سیاسی، در کتاب شوخ‌طبعی و مبارزه‌ی خشونت‌پرهیز در صربستان می‌گوید که شوخ‌طبعی می‌تواند کارکردهای کاملاً مشخصی در مبارزه‌ی خشونت‌پرهیز داشته باشد.

آیا اعتصاب غذا، خودسوزی و دیگر شکل‌های آسیب رساندن به خود را می‌توان مقاومت مدنی دانست؟

اریکا چنووت

اعتصاب غذا، خودسوزی و نظایرِ آنها شیوه‌هایی خشونت‌پرهیزند زیرا کسی که این اقدامات را انجام می‌دهد به دیگران آسیبِ جسمانی نمی‌رساند یا آنها را به این کار تهدید نمی‌کند. آنانی که چنین اقداماتی را انجام می‌دهند، می‌خواهند پیام روشنی بفرستند: علتِ درد و رنجِ من را از میان بردار تا بتوانیم حل اختلافِ خود را آغاز کنیم.

یک کتاب :«درباره‌ی انقلاب‌ها: سیاست سرکش در دنیای معاصر»

عرفان ثابتی ــ سپهر عاطفی

انقلاب چگونه رخ می‌دهد؟ عوامل ساختاری در وقوع انقلاب مؤثرتر است یا عاملیت فردی؟ خشونت یا خشونت‌پرهیزی؟ انقلاب‌های سیاسی پایدارترند یا انقلاب‌های اجتماعی؟ بررسی انقلاب‌ها در نقاط مختلف دنیا چه واقعیت‌هایی را درباره‌ی ماهیت هر یک از این رویدادهای تاریخی افشا می‌کند؟

جنبش‌های مقاومت مدنی چگونه حامیان حکومت را به رویگردانی از آن ترغیب می‌کنند

اریکا چنووت

وقتی حامیان اصلیِ حکومت از پشتیبانی از ساختارِ قدرت دست بردارند، پژوهشگران از «روگردانی» سخن می‌گویند. هیچ ساختار قدرتی بدون کوشش‌های روزانه و حمایت منفعلِ گروه‌های مختلف، از بالا تا پایینِ جامعه ــ نیروهای پلیس و سربازان، بانکداران و صاحبان کسب‌وکار، معلمان و وکلا، رانندگان کامیون، زباله‌جمع‌کن‌ها، دیپلمات‌ها و بسیاری دیگر ــ دوام نمی‌آورد. و همه‌ی این گروه‌ها را می‌توان متقاعد کرد که کار کردن ــ مستقیم یا غیرمستقیم ــ برای حکومت دیگر به نفع‌شان نیست.