اولین بار عکسش را روی جلد صفحهی گرامافون پشت ویترین «صفحهفروشی بتهوون» در خیابان پهلوی دیدم. با موهای سیاه شلاقی که روی پیشانیِ بلندش پخشوپلا شده بود و برق چشمان سیاهش را جلا میداد. خندهای صمیمی و هم آشنا، لبهای خوشفرمش را پس زده بود تا دندانهای ردیف و سفیدش نمایان شود. شوشا گاپی: خوانندهی ترانههای محلی.
در 24 سپتامبر 1970، گروه رولینگ استونز کنسرت خود در «کاخ ورزش» در پاریس را قطع کرد تا یک فرانسویِ مائوئیست به نام سِرژ ژولی را به روی صحنه دعوت کند. اخبار رویداد تکاندهندهای موسوم به «انقلاب فرهنگیِ پرولتاریاییِ کبیر» از سال 1966 کمکم به خارج از چین درز کرده بود. اطلاعات کمیاب بود اما بسیاری از نویسندگان و فعالان در غرب که با آمریکا و جنگ در ویتنام مخالف بودند و از مارکسیسم شورویمآب دلسرد شده بودند سرگرم روی آوردن به افکار مائو تسهتونگ بودند.
فیلسوف فرانسوی نظریهاش را چنین خلاصه کرده است: «هیچگاه ما آزادتر از وقتی نبودهایم که تحت اشغال حکومت آلمان بودیم.» بینش اصلی سارتر این بود که ما زمانی کاملاً به حدود آزادی خود و سرشت حقیقی آن واقف میشویم که از حیث فیزیکی و جسمانی از عمل و فعالیت کردن بازمیمانیم. اگر او برحق باشد، آنگاه این بیماریِ همهگیر فرصتی است برای آنکه بار دیگر دریابیم که منظور از آزاد بودن چیست.
فیلسوف فرانسوی نظریهاش را چنین خلاصه کرده است: «هیچگاه ما آزادتر از وقتی نبودهایم که تحت اشغال حکومت آلمان بودیم.» بینش اصلی سارتر این بود که ما زمانی کاملاً به حدود آزادی خود و سرشت حقیقی آن واقف میشویم که از حیث فیزیکی و جسمانی از عمل و فعالیت کردن بازمیمانیم. اگر او برحق باشد، آنگاه این بیماریِ همهگیر فرصتی است برای آنکه بار دیگر دریابیم که منظور از آزاد بودن چیست.
وقتی برتراند راسل مُرد در ایران برای گزارهای که میخواست خبر این مرگ را بدهد اتفاق عجیبی افتاد. در مورد کسی که کتاب «چرا مسیحی نیستم» را نوشته بود باید چه مینوشتند؟ او جان به جانآفرین تسلیم کرد! این یعنی او اکنون به نزد دادار بیهمتاست. اما این نظر کسانی است که به جانآفرین اعتقاد دارند و او نداشت، که مسیحی نبود. اگر این طور مینوشتند خبر مرگ او را برخلاف نظر او داده بودند.
محمود درویش، مانند پیامبران، میان سه زمان: گذشتهی تراژیکِ «نکبت» فلسطینی، حالِ اشغال و تبعید، و آیندهای با امید به رهایی قرار دارد. زینت حلبی با قرار دادن او در چارچوب دوران روشنگری عرب و جهان پس-از-بهارِ عربی، رهایی فلسطین را به عنوان راهی برای رستگاری کل بشریت ارائه میدهد.